Text Box: آقای رهبر 
اين فرياد ها نه پيام صهيونيسم است، نه استکبار جهانی


روزی که با قول وقرار های قبلی با توصيه رفسنجانی يار دبستانی، مقام رهبری دراختيار آقای خامنه ای قرار ميگيرد، شايد رفسنجانی هرگز تصور نمیکرد چه مسؤليت بزرگی را در برابر تاريخ و مردم ايران به عهده گرفته است. زيرا طی 20 سال رهبری ايشان علاوه براينکه ايران و ايرانيان به مرحله ای ازفلاکت و درماندگی رسيده اند که مقياسی برای آن نميتوان قايل شد، و صرفنظر از اينکه در باورهای مردم ايران نسبت به مذهب شيعه و جامعه متوليان مذهبی با توجه به عملکرد ايشان مشکوکاتی را سبب شده است، زندگی و امور معاش شهر وندان ايران نيز به گونه ای تنزل کرده که راه چاره ای برای آن جز با تحولی اساسی به نظر نميرسد. برای خود آقای رفسنجانی نيز از اين خوان بی دريغ رهبر حصه قابل ملاحظه ای در نظر گرفته شده، زيرا علاوه بر توهين و بازداشت دختر و پسر ايشان خود او نيز علاوه براينکه از امامت جمعه وجماعت حذف گرديده، درمقام رئيس مجمع مصلحت نظام نيز از آبرو و حيثيت شايسته ای برخوردار نميباشد.
در جلسه مجلس شورای اسلامی مورد توهين يکی از نمايندگان ذوب شده در ولايت قرارميگيرد که حتی نام نماينده نيز فاش نشده، به حدی که رئيس دفتر آقای هاشمی رفسنجانی درنامه ای، از رئيس مجلس درخواست مينمايد به او فرصت دهند تا سخنان نماينده ای را که نسبت به او اهانت و تهمت های نادرستی روا داشته  است، را از همان تريبون مجلس پاسخ دهد.
با توجه به قانون اساسی نظام اسلامی که ضمن تعيين  شرايط رهبر عدالت، مدير و مدبر بودن را نيز اعلام کرده، بنابراين آقای خامنه ای می بايست با مديريت خود از شرايط حاکم بر کشور و مهمتر از آن آگاهی کامل از چگونگی زيست و ديدگاه های شهروندان نسبت به خود و نظام چمهوری اسلامی داشته باشد. اما هر روز که ميگذرد علاوه بر مشکلات بين المللی که با آن دست به گريبان هستيم شرايط زيستی و معاش اکثر شهروندان ايران مشکل تر و غير قابل تحمل تر و اختلاف طبقاتی گسترده تر ميشوند. 
دامنه فشار زندگی، گرسنگی، بی خانمانی، فشار هزينه و کمبودهای درمانی، بيکاری و ده ها مشکل ديگر زندگی روزانه مردم را درسراسر کشور وحتی کسانی که شانسی داشته و ظاهرا کاری هم دارند بدان اندازه غيرقابل تحمل کرده، که عليرغم حاکميت پليسی و فضای امنيتی که به دستور مستقيم خامنه ای در سرتاسرکشور گسترده شده است به گزارش کلمه در روز 29  آذر، طوماری با امضای سی هزار کارگر به مقامات مسؤل، اما بی توجه زير فرمان رهبر رسيده که به مشکلات معيشتی و کاری خود اشاره کرده اند. علاوه بر آن در مقابل مجلس شورای اسلامی متحصن گزيده اند. 
اصل طومار خطاب به شيخ الاسلامی وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی يکی از وزرای احمدی نژاد رئيس جمهور مبعوث رهبر است که خود را پاک ترين دولت تاريخ ايران ميداند، ميباشد.
خلاصه ای از متن طومار کارگران
جناب وزیر، بنا براذعان برخی ازمقامات رسمی، بیش از ۵۰ درصد کارخانه‌ های کشور پس از اجرای مرحله اول طرح قطع سوبسید ‌ها یا به تعطیلی کشیده شده‌ اند یا با ظرفیت بسیار پایین در حال نابودی‌ ميباشند، در این مدت صد ‌ها هزار کارگر اخراج و ازکار بیکار شده‌اند، دستمزد ها به زیر خط فقرسقوط کرده است، آن هم در بسیاری از کارخانه‌ ها با چند ماه تأخير پرداخت میشود، مزایای ده‌ ها هزار کارگر در صنایع خودرو سازی قطع شده است ، کمر صد ‌ها هزار کارگر بازنشسته در زیر هزینه ‌های زندگی با حقوق ناچیزی که میگیرند در حال خرد شدن است. قدرت خريد مردم به يک سوم  تنزل کرده است. اما شما و سایر دولتمردان نه تنها وقعی به امضا و زندگی فلاکت بارهزاران کارگر دراعتراض به شرایط موجود نمی نهيد، بلکه درکمال بی ‌تفاوتی نسبت به وضعیت کارگران واز این بد‌تر در حالت کارگر ستیزی در صدد آن هستید تا با تصویب لایحه ضد کارگری اصلاحیه قانون کاردر مجلس شورای اسلامی، در شرایطی که با دستمزد های کنونی زندگی میلیون‌ ها خانواده کارگری در حال تبدیل شدن به تلی از خاکستر است  با وارد کردن تبصره‌ای به ماده ۴۱ قانون کار تحت عنوان « شرایط اقتصادی کشور» بیکار سازی و اخراج هزاران کارگر در یک سال گذشته، شرایط را برای اخراج های بیشتر و راحت‌تر را برای کارگران فراهم ميسازيد.      ۲۸ آذر ۱۳۹۱
اين قربانيان انقلاب اسلامی مشتی از خروار ها معترضن به شرايطی هستند که سياست های خامنه ای  پايه ريز آنها بوده است آنها نه مأمورين صهيونيست ها هستند و نه جاسوسان استبداد جهانی. و نه از گروه های فتنه ای که لقب افتخاری خامنه ای به معترضين کودتای انتخاباتی او ميباشد. بلکه گروهی از شهروندان کشور بلا زذه ايران هستند که سختی معيشت آنها عليرغم  صد ها تهديد، بازداشت، شکنجه و زندان چنان در فشاز زندگی قرار گرفته اند که ناگزير گوشه ای از ناله های خود را عيان می سازند. آنها مسلما پاسخ مناسبی نخواهند شنيد. اما بنا به پيام  فرخی يزدی خطاب به رضا شاه، « تپيدن های دلها ناله شد آهسته آهسته _ رساتر چون شود اين ناله ها فرياد ميگردد». و تاريخ نيز نشان داده که چنين شده است.
همه ميدانند که آقای خامنه ای توان شنيدن اين ناله ها را ندارد، همانطور که در خرداد هشتاد هشت همه شاهد آن بوده ايم. هر چند خون هايی که به فرمان او سطوح خيابان های ايران را گلگون کرده اند، ظاهرا به وسيله مأمورين مجذوب ولايت پاک شده و مسؤلين نيز ترفيع مقام يافته اند، اما زمان همواره به دور يک محور نخواهد گشت، همان گونه که رئيس جمهور محبوب و مطيع او نيز نمک ناشناسی خود را نشان ميدهد، وچون نمايندگان مجلس ظاهرا به نام بهم ريخته شدن بازار ارز، اما در واقع با تهديد احمدی نژاد به فاش کردن اسرار بيت رهبری، قصد استيضاح او را اعلام ميدارند، حکم دولتی رهبر، نمايندگان را مجبور ميکند که استيضاح خود را پس بگيرند.  زيرا رهبر فکر ميکند مردم نميدانند دليل اصلی صدورحکم حکومتی او چه بوده و چرا؟ اما تاريخ نشان ميدهد کسان ديگری نيز بوده اند که ظاهرا گوش شنوا و  چشم بينای خود را پنهان ميکردند تا نشوند و نبينند آنچه را که بازده عملکرد آنها بوده است، و  روزی متوجه شدند که مردم به خيانت ها و ندانم کاری های آنها واقف گرديده بودند، که زمان دير شده بود و آنها در اشتباه بودند که مردم را به هيچ می شمردند وچنين می پنداشتند که مردم ازعمال خلاف و غير قانونی آنها آگاهی نداشتند  از اينرو ناچار به پرداخت کفاره اشتباه های خود میشوند.