Text Box: نکاتی بر بيانيه آقای مهندس موسوی

...... من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است: وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است  راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن به این گونه راه حل ها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است.


بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حل ها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :


 (1اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است. به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد.


 2) تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات ها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد. این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند.


3)آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیرخواهد گشت. و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند.
 

4) آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است.  ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم؟


5)برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید.
به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .
میرحسین موسوی


نظری درمورد بيانيه 

آقای مهندس ميرحسين موسوی درسال های 1360 تا 1367 که کشتارهای دسته جمعی دهه شصت به فتوای آيت الله خمينی انجام گرديد، مقام نخست وزيری راداشت، بنابراين درکشتار های دهه 60 مسؤلی غير مستقيم بوده است. توجه به فراز های اول بيانيه و ادای احترامی که نسبت به آيت الله خمينی* ابراز ميدارد، نشان ميدهد که آيت الله خمينی را مرجع تقليدی ميداند که فتوای او در هرصورت شرعی و لازم الاجرا است. از اين رو ايشان خود را موطف ميداند که از آن دفاع کند. ناديده گرفتن کشتار گروه کثيری از هموطنانی که گناه آنها منحصرا وابستگی به حزب يا گروهی بوده اند نميتواند مورد توافق اکثريت ملت ايران باشد. آن کشتار جنايتی فراموش ناشدنی است که مسؤلين آن روزی بايد پاسخ گوی ملت ايران باشند. 


ابراز احترام نسبت به آيت الله خمينی و يادآوری روز عاشورا که بر پايه باور های مذهبی آقای موسوی ميبباشد، مسأله ای است شخصی که قاعدتا زمانی که در جامه سياستمداری سخن ميگويد يا بيانيه ای سياسی ميدهد، نبايد محور اصلی بيانيه باشد، بلکه ميبايد خواست اکثريت ملت ايران را در امری که نه دين آنها، بلکه سرنوشت آنها و کشور آنان ميباشد در نظر گرفته شوند، زيرا اگر غير از اين باشد بايد اطمينان داشت که اصول قانون اساسی که  مورد نظر آقای موسوی ميباشد متکی بر قانون اساسی خواهد بود که زير بنای مذهبی آن مسلم است و بايد مجريان آن نيز متوليان و علمای مذهبی باشند که نتيجه عملکرد آنان، همين است که نسل امروز شاهد آن ميباشند، و اعتراض به عمل کرد ولی فقيه که حاکم بلامنازع در قانون اساسی حاضر است به عنوان مخالفت با خدا و پيامبر و ائمه ميباشد که در نظر متوليان مذهبی، محاربه با خدا اعلام ميگردد، همانطور که اکنون شاهد آن هستيم قانون اساسی که در تاريخ شش شهريور 1368 به تصويب و تأييد آقای خامنه ای رسيده است و در اصل يکصد و هفتم آن ولايت امر و همه مسؤليت های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت که عبارت هستند از:


تعيين سياست های کلی نظام جمهوری اسلامی، نظارت بر حسن اجرای سياست های کلی نظام، فرماندهی کل نيروهای مسلح، اعلان جنگ و صلح و بسيج نيروها، نصب و عزل فقهای شورای نگهبان، نصب عالی ترين مقام قوه قضائيه، رئيس سازمان صدا و سيما، رئيس ستاد مشترک، فرمانده کل سپاه پاسداران، فرماندهان عالی نيروهای نظامی و انتظامی، حل اختلاف و تنظيم روابط قوای سه گانه، حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نيست با کمک مجمع تشخيص نظام، (که توسط رهبر انتخاب ميگردند) امضای حکم رياست جمهوری پس از انتخاب مردم! صلاحيت داوطلبان رياست جمهوری از جهت دارا بودن شرايطی که در قانون ميآيد بايد قبل از انتخاب به تأييد شورای نگهبان (که منتخب مقام رهبری ميباشند) رسيده باشد. و در دوره اول با تأييد رهبری، و عزل رئيس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور.


با توجه به اين موارد آيا نظامی با قانون اساسی حاضر يا مشابه آن، شروطی را که آقای موسوی در بيانيه خود برای گذار از بحرانی که حاکميت ارضی ميهن ما را در مخاطره قرار داده و کشور ما را به سراشيب سقوط کشانيده است، قابل اجرا ميباشند؟ 

مردم ايران در انتخابات رياست جمهوری سال 1388 صرفنظر از نخست وزيری دوره کشتار دسته جمعی نظام با توجه به عملکرد نسبتا مثبت گذشته او، آقای موسوی با اکثريت به او رأی اعتماد دادند که مورد قبول رهبر قرار نگرفت. 

به خوبی ميدانيم و شاهد بوده ايم که پيش از آقای موسوی، هشت سال آقای محمد خاتمی با آرای اکثريت مردم ايران به رياست جمهوری انتخاب شدند، اما بعد از دو سال رهبر سکان  قدرت را از دست او خارج و به وزارت اطلاعات و امنيت منتخب خود می سپارد که نتيجه آن قتل های زنجيره ای از آن جمله احمد خمينی را در پی داشت، آيا آقای موسوی ميخواهد بار ديگر آزموده را بيازمايد؟ اعتماد مردم هديه گران قدری است که آقای مهندس موسوی در اختيار دارد، شايسته است خواست اکثريت مردم را ارايه نمايد. بطور مسلم هنوز ملت ايران در کنار او ايستاده است.

در موقعيت و شرايط حاضر و با نظام خودکامه ای که با گردآوری اراذل و اوباش بدون ترس از محکوميت در شهر و روستا ها به کشتار و تجاوز به جوانان و کشتار در انظار جهانيان می پردازند آيا راهی برای اصلاح نظام وجود دارد؟ چکونگی انتخاب احمدی نژاد آيا کافی نيست که مردم باور کنند که نميتوانند به کل نظام حاکم اعتماد کنند. مردم هنوز وعده و وعيده های آيت الله خمينی در نوفل لوشاتو را فراموش نکرده اند که چگونه صد و هشتاد درجه انحراب داشت. 

آقای مهندس موسوی، آرای مردم ايران در سال 1388 رأی اعتمادی بود که اقوام ملت ايران به شما، دادند، جنابعالی ميبايد از اين اعتماد بهره گيريد و خواست مردم را که «همه پرسی درمورد اصل قانون اساسی» است را به عنوان منشور انتخاباتی خود ارايه دهيد. زيرا در غير اين صورت «عرض خود می بريد و زحمت ملت آريد».

* اصول دفاعيه آقای مهندس موسوی از باور های مذهبی خود در اين نوشتار  نيامده است.درصورت درخواست، کل آن در آينده نقل ميگردد.