Text Box:  من رأی نخواهم داد

ايران زادگاه  ما در درازای تاريخ با فراز و نشيب های فراوانی روبرو بوده است، هر چند هنور در اين سياره  خاکی کشوری به نام ايران وجود دارد، اما شرايط  و موقعيت استراتژيک آن در روندی قرار گرفته که آينده خوشی را پيش بينی نميکند. دراين شرايط ظاهرا انتخابات رئيس جمهورايران برگذار ميشود. فساد، غارت منابع ملی، تحريمهای بين المللی به علت بلند پروازی های کسی که خودرا ولی و قيم ملت ايران ميداند، درحالیکه ميليون های ايرانی ازداشتن حداقل عذا برای زنده ماندن محروم هستند، ميليونها جوان تحصيل کرده بيکار و بدون اميد عمر ميگذرانند، اقليت های قومی و مذهبی زير سخت ترين و دردناکترين فشار ها قرار دارند، طبق آمار شصت درصد از ازدواج جوانان به سبب بيکاری و نداشتن تأمين مالی پس از مدت کوتاهی منجر به طلاق ميشوند. در لابی شاهين های جهان برای تجزيه ايران برنامه ريزی میکنند اما آقای خامنه ای با ناديده شمردن اين نارسايی ها که خوداومسؤل واقعی آنها است اين روزها با سخنرانی های پياپی خود از مردم ميخواهد حماسه سازی کنند. يعنی صندوق های رأی را با نام کانديدای مورد نظر او پر نمايند تا پيشرفت های علمی و اجتماعی ايران در سه دهه اخير ادامه داشته باشد.
احتمالا يکی ازپيشرفت های سه دهه اخيرغارت ميليارددلاری ازمنابع ملی مردم ايران است و وقتی که رسانه ها و مردم درمورد آن سخن ميگويند رهبرفرمان ميدهد مسأله را اينقدرکش ندهيد! و چون مزدوران و ياران خوان گسترده غارت او چاپلوسان ورزيده و متملقين آبديده ای هستند، چنين به عرض ميرسانند که همه مردم ايران چون آنان گوش به فرمان رهبر هستند. با اين تصور چنين سخن سرايی ميکند " انشاالله و به فضل و توفيق الهی اين حماسه به وجود خواهد آمد. دراين زمينه آموزش و پرورش نقش آفرينه... ای بسا دانش آموزانی که خودهنوز درموقعيت قانونی برای رأی دادن نيستند، اما ميتوانند خانواده خودرا تحت تأثير قرار دهند و در اين ميدان  و کشور ما و ملت بزرگ ما با اهداف و آرمان هايی که دارد حماسه سازی کند." همانگونه که رئيس جمهور محبوب او در سفرهای استانی کارخانه ها و ادارات را تعطيل ميکرد تا کارکنان مجبور شوند برای امضای حضور و غياب در محل سخنرانی حاضر شوند او نيز در اين پيام فرمان ميدهد وزارت فرهنگ اين روش را درمورد اوليای دانش آموزان اجرا کند. 
در سخنرانی ديگر دستور ميدهد، چون خود گفته است "اگر حرفی ميزنم، آن يک دستور است". مردم از اعماق روستا ها بيايند پای صندوق، خودشان رابشناسند، رأی بدهند.اين اتفاق فقط درجمهوری اسلامی افتاده، دشمنان انگيزه دارند انتخابات را بیرنگ کنند چون دشمن ميداند جمهوری اسلامی متکی به رأی مردم است!  
خامنه ای با بررسی عملکرد خود و احمدی نژاد در هشت سال گذشته آگاه است که توده مردم ايران چه نظری نسبت به او و کانديداهای او دارند از اينرو درسخنان روز چهارشنبه 24 خرداد در جمعی که گرد آورده شده بودند ميگويد "مردم برای تحقق اهداف خود و ناکام ماندن دشمن با حضور پر شور و گرم در انتخابات، انسانی شايسته، وارسته، مؤمن، انقلابی، اهل استقامت وعزم وايستادگی وبرخوردار از همت جهادی را انتخاب کنند که بتواند بار سنگين عزت و پيشرفت کشور را به دوش بکشد."
اين سؤال مطرح است که آيا هيچ يک ار کانديدا های مطرح، صلاحيت آن را دارندکه بتوانند نابسامانی ها و و ناهنجاری های حاکم بر کشور را مرتفع سازند يا چاره در نقطه ديگری است که نظام حاکم، توان پذيرش آنرا ندارد؟ و تابويی برای تمام کسانی است که زير چترحاکميت به آرزوهای رؤيايی خود دست يافته اند.
رفسنجانی، درزمان رياست جمهوری رفسنجانی که فلاحيان وزيراطلاعات بودحداقل 77 نويسنده و  فعال سياسی منتقد در داخل و خارج کشور توسط مأمورين اطلاعات به قتل رسيدند و شماری از رهبران حزب کومله کردستان نيز در رستوران ميکونوس برلين در همين دوره کشته شدند. در سال 1369 مهندس عزت الله سحابی نامه ای به امضای نود نفر که بيشتر آنها از اعضای گروه ملی مذهبی ها بودند برای هاشمی ميفرستد ودر آن از نارسايیهای اوضاع اقتصادی کشور، افزايش فقر و اختلاف طبقاتی، نادرستی تصميمات در موردسياست خارجی که کشوررا بسوی انزوای کامل ميبرد مينويسند که منجر به بازداشت سحابی، بازرگان، ابراهيم يزدی و 64 نفر ديگر ميگردد. 23 نفر ازامضا کنندگان زير فشار مجبوربه پس گرفتن امضای خود ميشوند. 
اما مهمترين مسأله، حضور او در انتخابات بازی بيت رهبری با او و مردم است. اطرافيان خامنه ای از عدم شرکت مردم در انتصابات او آگاه هستند، از اينرو به خامنه ای توصيه ميکنند شرکت هاشمی در نمايش انتخاباتی ممکن است عده ای را به صحنه بياورد، با اين فرضيه در آخرين دقايق توسط اعضای بيت خود به هاشمی اجازه ثبت نام ميدهد، با دو هدف يکی تحقير او با اعلام عدم صلاحيت، دوم شرکت در انتخابات و به بازی گرفتن مردم که نگران آينده خود و کشور خويش هستند، با اين اميد که شايد با حضور رفسنجانی گروه زيادی از مردم به پای صندوق های رأی بيايند تا حماسه دلخواه او  شکل گيرد. سپس همان کاری را  بکند که در انتخابات سال 88 کرد. 
قاليباف، در سال 1379 با حکم خامنه ای به فرماندهی نيروهای انتظامی منصوب گرديد. در نامه ای که عده ای ازفرماندهان سپاه در باره جلوگيری از فعاليت های دانشجويان در دانشگاه به محمد خاتمی رئيس جمهور مينويسند امضای او نيز زير نامه ميباشد. هنگامی که اداره اماکن به عهده اطلاعات نيروی اتنظامی بود شمار بسياری از روشنفکران و نويسندگان به بهانه گسترش ابتذال فرهنگی بازداشت و چندين ماه زير شکنجه های روانی وجسمی قرار ميگيرند. از آن جمله سيامک پورزند بود که زمان زيادی بدون محاکمه در بازداشت می ماند.
قاليباف بعد از انتخابات رياست جمهوری سال 1388 در سمت شهردار تهران در مقاله ای در روزنامه تهران امروز اعتراضات را تحرکات کورخواند و معترضين به نتيجه انتخابات را به عنوان براندازان فتنه گر مینامد که اقليت کوچکی بودند که از سوی مردم طرد شده اند. و برای جلب توجه خامنه ای در گفتگو با دانشجويان دانشگاه شريف ادعا ميکند اتفاقی که درموردآقايان موسوی وکروبی صورت گرفته بر اساس مصوبه شورای عالی امنيت ملی بود که مصوبه قانونی است، يعنی رهبر دخالتی در آن نداشته است. اما من معتقدم که در انتخابات سال 88 تخلف صورت گرفته، ولی تقلبی صورت نگرفته است.
ولايتی، مشاور عالی مسائل بين المللی رهبر که ظاهرا میبايد برنامه های سياسی و اجتماعی خود را به آگاهی رأی دهندگان برساند در نطق انتخاباتی حود در جلسه انصار حزب الله در مورد حجاب ميگويد: حجاب بخشی از اسلام است و حفط حجاب مشخص شده و الان هم اثر بد حجابی معلوم شده است. قطعا حجاب بايد رعايت شود. وظيفه دولت اسلامی گسترش حجاب و عفاف است. در مورد سينما اگر در خدمت اسلام و اهل بيت باشد دنيا را ميگيرد و بسيار تأثير گذار است. تلويزيون نيز مهم است.
درمورد نيروی هسته ای برای اينکه فرمانبرداری و برده گی خود را نسبت به خامنه ای اعلام دارد ميگويد اگر تدابير مقام رهبری اجرا شود که تاکنون هم هرچه داريم از تدابير ايشان است و اينکه الان ما را به عنوان يک قدرت هسته ای در دنيا قبول دارند، به دليل تدابير ايشان بوده است. 
در پاسخ به سؤال نقش هاشمی در فتنه گفت: آقای هاشمی با حکم رهبر معظم انقلاب رئيس تشخيص مصلحت است و احترام ايشان بايد حفظ شود اما اينکه ايشان در فتنه نقش داشته معلوم است، هر کس که در خط و طريق رهبری است بايد درفتنه موضع ميگرفت. آن روز بعضی ها فکر ميکردند که کارتمام شده ولی مردم آمدند و نشان دادند کار تمام نشده و آنروز، روز امتحان بود. مقام معظم رهبری فرمودند  لشکر کشی نکنيد و لشکر کشی کردند، کسانی که نبايد در آن جمع سخنرانی ميکردند و هرکس که جلوی آن لشگر کشی را ميتوانست بگيرد و نگرفت مسؤل است.
درمورد صلاحيت و اينکه نظر او درمورد انتخابات چه ميباشد ولايتی ميگويد: "در برابر اصول گرايان دو قطب انحرافی (مشايی) وفتنه (هاشمی) داريم. اصولگرايی که تبعيت از رهبری دارد و بنايش اصلاح امور است، با تدبير در روابط خارجی ايجاد ثبات نه تنش، فکر معاش طبقه ضعيف باشد، به فکر جلوگيری از خوابيدن کاسبی ها باشد و خط قرمز ها را رعايت کند و خط قرمز اولش هم ولايت فقيه باشد که رمز ماندگاری اين حکومت همين است." 
با توجه به قانون اساسی نظام و تفکرات دست اندر کاران آن که منافع امت اسلام را بر منافع ملت ايران ترجيح ميدهند وبررسی کارنامه گذشته کانديداهای مطرح، واثرات زيانباری که هرکدام آنها بر زندگی روزانه ما ايرانی ها گذاشته اند باين نتيجه رسيدم تا روزی که اصل يکصد دهم در مجموعه قانون اساسی ايران وجود دارد، جه در امروز و چه در آينده انتخابات بازی فريبکارانه ای است که خامنه ای يا جانشينان او برای فريب مردم ايران اجرا ميکنند. وتا روزی که قانون اساسی ايران برمبنای "ولايت فقيه مطلقه" است و مردم حقی در تعيين سرنوشت خود ندارند، ازکاسه همان برون تراودکه در اوست. رأی من به مثابه ضربه ای به حاکميت ملی و سر زمين نياکان ما خواهد بود، در هيچ انتخاباتی که در نظام ولايی انجام شود شرکت نخواهم کرد. زيرا هر رأی به نظام ولايی ضربه درد ناکی است بر قلب مام ميهن و آينده فرزندان وميهن ما 
بيست ششم ارديبهشت 1392

 

 یک دوست شیرازی میگه در شیراز در حال حاضر دو تا آیت اله العظمی دستغیب هست، اسم یکیشون سید علیمحمد هست و اون یکی دیگه سید علی اصغر. این دوتا در ضمن پسر عمو هم هستند. سید علیمحمد دستغیب مثلا اصلاح طلب هست و سید علی اصغر اصولگرا. اصلا شیراز تا دلتون بخواد آخوند هست که فامیلش دستغیب هست و همشون هم با هم پسرعمو. همیشه هم نصفشون اینوری هستن نصفشون اونوری. قبل از انقلاب، دوره شاه نصفشون طرفدار شاه بودن، نصفشون طرفدار خمینی. بعد از انقلاب نصفشون طرفدار بنی صدر بودن نصفشوون طرفدار بهشتی، و هنوز هم این حکایت هست. حالا میدونین چرا؟

 

 برای اینکه این پسرعمو ها میخوان موقعیتشون به خطر نیفته و هر طرف یک نفر رو داشته باشن. در ضمن هوای همدیگه رو هم دارن. سال پنجاه و هفت که انقلاب شد همه آخوندهایی که فامیلشون دستغیب بود وطرفدار شاه بودن، رفتن خونه پسر عموهاشون که طرفدار خمینی بودن و انقلابی شدن. حالا هم شیراز به خونه سید علیمحمد حمله میکنن، دست زن وبچه اش رو میگیره میره خونه سید علی اصغر که اصولگرا شده. فردا اگر به خونه سید علی اصغر حمله کنن، میره خونه سید علیمحمد اصلاح طلب. دختر این یکی زن پسر اون یکی هست و پسر اون یکی شوهر دختر این یکی. نوه هاشون هم بعد باهم ازدواج میکنن و همه فامیل خلاصه صد سال هست که از موقوفات شاهچراغ شیراز میخورن و خوش میگذرونن و هرکسی هم سر کار بیاد خیال اینا راحت هست. من باید بگم این حکایت مال همه آخوندا هست و این ادای اصلاح طلبی و اصولگرایی فقط برای این هست که پسر عموها و باجناقها میخوان هوای همه طرف رو داشته باشن.

 

 این حکایت فقط مال شیراز نیست بلکه مال همه جهان تشیع هست.

 پسر خمینی داماد امام موسی صدر لبنانی هست،

 نوه خمینی عروس سیستانی هست تو نجف.

 لاریجانی داماد مطهری هست و مطهری داماد برادر خامنه ای.

 تاجزاده داماد محتشمی پور هست،

 محتشمی پور باجناق خاتمی،

 مهاجرانی داماد کدیور هست، کدیور داماد ناطق.

 

 برای همین هم هست که وقت عزا و عروسی که میشه آقایون قوم و خویشها از اصلاح طلب و اصولگرا همه جمع میشن این آخوندها هزار سال همین جوری موقوفات قبر اماما و امامزاده ها رو برای خودشون نگه داشتن، یکیشون میشد طرفدار این خلیفه یکی طرفدار اون یکی، یکی میشد طرفدار این پادشاه پسرعموش میشد طرفدار رقیبش، یکی میشد طرفدار روسیه برادرش میشد طرفدار انگلیس، یکی میشد ضد مشروطه، پسرش میشد مشروطه خواه. یکی میشد جان نثار شاه، برادرش میشد ضد شاه.این شد که صفویه و افشار و زند و قاجار و پهلوی اومدن و رفتن ولی این آخوندها تکون نخوردن که خوردن و هی گردن کلفت کردن.

 

حالا این آخوندها باز احساس خطر کردن، ولی اگر تا قبل از این فقط اسلام عزیز و عایدات قبر امامها و امامزاده ها در خطر میفتاد، این دفعه عواید نفت و گاز کشور هم همراه اسلام عزیز به خطر میافته و ممکن هست از دستشون بره . اگر هم این عایدات امامزاده ها و پول نفت نباشه که دیگه آقای کدیور ومهاجرانی و این یکی و اون یکی نمی تونن ده سال فرنگ باشن و حقوقشون رو هم از سفارت بگیرن. در نتیجه برای اینکه پول نفت و اسلام عزیزاز دستشون نره تصمیم گرفتن نصفشون بشن اصلاح طلب و نصفشون اصولگرا