عاشورای انتخاباتی تهران

 

 

انتخابات مجلس شورا و خبرگان با فراز و نشيب های فراوان به پايان رسيده است و اصلاح طلبان در تهران با بدست آوردن  آرای ساکنين تهران 29 نماينده از 30 نماينده استان تهران را از آن خود کرده اند.

 

با بررسی تاريخ ميتوان از عملکرد روحانيون درايران از زمان ساسانيان (قتل عام پيروان مزدک به علت درخواست حق زيستن بهتر برای توده مردم ايران و مخالفت مؤبدان با آن) فتوای جهاد براساس فرضيه ولايت فقيه در زمان پادشاهی فتحعليشاه قاجار، که منشاء جنگ های ايران و روسيه با همکاری دولت انگليس شد که نتيجه آن قرارداد های گلستان و ترکمن صحرا بود که منجر به تجزيه  و تصرف بخش بزرگی از ايران توسط دولت تزاری روسيه گرديد.

 

اخلال درانقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن صنايع نفت توسط روحانيون آن زمان، آيت الله کاشانی، بهبهانی و علمای ساکن نجف، کزبلا و قم، که حتی کاشانی در مصاحبه خود با خبرنگار الجزايری بعد از کودتا فتوای قتل دکتر مصدق را صادر ميکند. مخالفت های آيت الله خمينی در تقسيم اراضی  و واگذاری زمين های مالکين بزرگ به کشاورزان (انقلاب سفيد) در زمان شاه به علت اينکه 20 درصد از زمين های کشاورزی به عنوان زمين های موقوفه در اختيار مراجع روحانيون قرار داشتند که ميبايست شامل تقسيم بين کشاورزان ميگرديد

 

با مقايسه سخنان و وعده های آيت الله خمينی در نوفل لوشاتو، و سخنرانی غير منتظره او در بهشت زهرا، که « من دولت تشکيل ميدهم،  من تو دهن اين دولت ميزنم »، مردم ايران بايد متوجه ميشدند کسی که در زمان شاه با انقلابی که مبنای آن تقسيم اراضی مالکين  بزرگ  بين زارعين بود مخالفت ميورزيد وآنرا نقشه امريکا اعلام ميدارد.با دادن حق رأی به زنان مخالفت ميکند، عليرغم اعلام بيطرفی افسران و فرماندهان ارتش که به انقلاب مردم ايران پيوسته بودند بدون محاکمه قتل عام ميگردند.

 کشتار سالهای دهه  60 که با فتوای او انجام گرديد. و هم او بودکه  در پاسخ به بعضی از روحانيون از آن جمله آيت الله منتظری  که با کشتار مخالفين، موافق نبودند، پاسخ ميدهد که دستور اسلام کشتار است و نبايد از کشتار واهمه داشت.

 

اکنون علی خامنه ای نيز که با توطئه  و بهره گيری از آرأی 80 نفر روحانی فارغ از دانش سياسی و بينش کشور داری به مقام رهبری بدون در نظر گرفتن تمايل ملت ايران خود را قيم و ولی نعمت آنها اعلام ميدارد و با استفاده از قيموميت خود به آزاد سازی واگذاری سرکت های متعلق به دولت به نام خصوصی سازی کارخانجات، به کلاه مخملی ها که نه دانش نظامیگری و فنون جنگی دارند و نه بينش مديريت، برای حفظ مقام و موقعيت غير قانونی خود، همه گونه اختيارات کشوری و لشگری را بدانها تفويض ميکند، بدون اينکه کنترلی روی آنها داشته باشد. اما با توجه به سوء استفاده آن ها عليرغم  انتقادهای متخصصين نسبت به ناديده گرفتن فساد و تخلفات آنها، عامل توسعه فساد و غارت گری ميگردد.

 

برای انتخابات نيز کانديدا تعيين ميکند و به مردم دستور ميدهد که « به اينها رأی بدهيد» و ادعا ميکند که مخالفين اين نحوه انتصابات، منصوبين انگليس ميباشند، همانگونه که در کودتای سال 88 منتخبين مردم ايران را فتنه گر ناميد و به حصرخانگی محکوم کرد که نزديک به هشت سال هنوز ادامه دارد.

 

 احمدی نژاد که فساد و نادرستی  او در زمان فرمانداری اردبيل  مشخص پود را بدون  داشتن رأی و صلاحيت کافی به رياست جمهوری منصوب می نمايد.  او حتی نه تنها توجهی به فساد و غارت های مستمر و سم پاشی ودشمن تراشی های بين المللی احمدی نژاد ندارد بلکه در روز 29 خرداد 88 در سخنرانی خود در مجلس شورا برای تأييد دولت فاسد کودتا ميگويد : « نظر آقای رئيس جمهور احمدی نژاد به نظر بنده نزديک تر است.» غافل از اينکه چنين اعتراف ميکند، اگر احمدی نژاد فاسد و خائن به منافع مردم ايران است، او نيز در اين جنايت با او سهيم است! آيا کسی که معنی گفته های خود را نمی فهمد صلاحيت رهبری ملتی نزديک به هشتاد ميليون نفر را دارد؟

 

انتخابات تهران و آرايی که شهروندان تهرانی به صندوق های رأی سرازير کردند، شوکی درد آور و غيز قابل قبول برای خامنه ای است که آينده را برای آقا زاده محترم خودسخت می بيند. هرچند آقای مطهری نماينده مجلس شورا با توجه به سونامی تهران ميگويد: «انشاالله همه ما پيام حوزه های انتخابيه تهران را خوب شنيده باشيم و از آن عبرت بگيريم که در رفتار های آينده ما مؤثر باشد. اما مصباح يزدی با توجه به نحوه رأی گيری و نتايج اوليه انتخابات تهران اظهار نظرميکند که: «راديو انگليس داردبه مردم تهران دستور ميدهد، به فلانی رأی بدهيد به فلانی رأی ندهيد. 

 

 اين فرمايشات کپی برداری از گفته های ولی مطلقه فقيه ميباشد که پيش از آعاز رای گيری به شهروندان ايرانی دستور ميدهد « همه اعم از موافق و مخالف نظام ميتوانيد رای بدهيد، ولی مخالفين نظام نميتوانند به نام نماينده در انتخابات شرکت کنند.

 

مقام رهبری حتی پيش ازانتخابات، با آگاهی ازچگونگی فعاليت های جناح های مختلف، برای اينکه مستمسکی برای تکرارکودتای 88 را داشته باشد در بامداد بهمن 1394 مخالفين گروه اصول گرا (کلاه مخملی های محافظ خود را) «فهرست انگليسی ميخواند»، آقا توجه نميکند که او جکم رياست جمهوری يکی از کسانی را که شانس بردن يکی از کرسی های مجلس خبرگان را دارد (رئيس جمهور روحانی) نيز جزو اين فهرست ميباشد.

 

علاوه بر اين فرمايشات رهبر و عوامل وابسته به او بار ديگر چون انتخابات سال های پيش، از احساس های مذهبی افراد صادق به حاکميت او استفاده ميکند. زيرا حضرت آقا نه فقط از شکست در تهران، بلکه هرجا که نشانه ای از شکست احساس ميکند به ياد روضه خوانی های خود در مشهد، متوسل به کوفه و صحرای کربلا ميشود. با وجود همه تلاشها و تاکيد ها به مردم، حالا که شهروندان تهرانی بعد از کذشت 28 سال از رهبری خردمندانه خامنه ای به مردم تهران ميگويند که چون به ليست ما رای نداده ايد و به اصلاح طلبان رای داده ايد.

اهل کوفه هستيد و اصحاب زيد ميباشيد

 

گروهی از متعصبين پيرو و مطيع حضرت آقا هستند که باور دارند اصول گرايان انتخابات را باين دليل باخته اند که سبک زندگی و تفکرات غرب گرايانه در تهران گسترش يافته است. اين تفکر ارثيه نگرانی های سال 73 علی خامنه (در انتخابات رياست جمهوری محمد خاتمی و ناطق نوری کانديدای خامنه ای) ميباشد که تهران بيمار شده است. مثل کوفه ميکرب به جانش افتاده است و غفلت کرده اند و شهر در ورطه تباهی افتاده است، زيرا مردم آلوده شده اند و خواص لحظه عاشورا را نشناختند و قدر حکومت علی را ندانستند زيرا خود او جون در راس جناح حق است هرگز اشتباه نميکد.

 

رضا آذرخش