شهامت يا زبونی؟

 

آقای روحانی با اعلام برنامه های انتخاباتی خود، در منازعه های رقابتی با کانديدا های خانه زاد، برای جلب توجه شهروندانی که از تبهکاری های احمدی نژاد و وابستگان مقاماتی، جان به لب شده بودند به اميدی که شايد بتوانند در فضايی آزادانه تنفس کنند به آقای روحانی اعتماد کردند و رأی خود را به نام او به صندوق ريختند، با اين اميد که شايد او بتواند بخشی از برنامه هایی را که اعلام کرده به قول خود جامه عمل بپوشاند اما شور بختانه پس ازگذشت بيست ماه سخنانی بيان ميداردتا شايدخود را از آنکه نتوانسته در راستای وعده های خويش انجام دهد، تبرئه نمايد.

"اگر تفنگ، پول، روزنامه، سايت و تبليغات يکجا جمع شوند، فساد درست ميشود! پس دنيا عقلش رسيده که اين قدرت ها را تفکيک کرده است. با تجمع قدرت در يک نهاد فساد درست ميشود. اگر در يک کشور قبح رشوه، دزدی، فساد از بين برود بايد به خدا پناه برد. ادامه و گسترش و تعميق فساد به معنای در خطر افتادن اصل نظام و انقلاب است." چند ماه پيش که برای ادای گزارش مبارزه با فساد خدمت مقام معظم رهبری رفتم ايشان فرمودند"در اين مسير جدی باشيد و هرجا که باشد اقدام کنيد، من حمايت ميکنم. با کمک خواستن از مردم، روزنامه ها و سازمان ها. مردم انقلاب کردند تا کشور از فساد بازسازی شود و هيچ مفسدی بر صندلی حکومت و رياست تکيه نزند!"

اگر سخنان خامنه ای توسط جنتی، مصباح يزدی و آخوندهايی چون احمد خاتمی نقل ميشد، هرجی برآنها نبود. اما آقای روحانی با توجه به اينکه پيش ازدرس حوزه  وی بر اساس گزارش وبسايت دانشگاه کلدونين گلاسکو  آقای حسن فريدون از آن دانشگاه با نام "حسن روحانی" در رشته جامعه شناسی دکترای حقوق گرفته است.

حتم دارم آقای روحانی نمی پندارد که شهروندان ايرانی گروهی کور، کر و فاقد شعور هستند و از اوضاع خود و خطراتی که زادگاه آنها را تهديد ميکنند آگاهی ندارند و نميدانندکه مرجع الفسادی که با کودتای خامنه ای به رياست جمهوری رسيد بجای اينکه به محاکمه کشانيده شود، ازخامنه ای لوحه تقدير دريافت ميدارد. از اينرو با تقدير خامنه ای از او، مردم ايران سخنان روحانی را باور ندارند، و حتم دارند که آنها برای مصلحت نقل شده است.

اگرسخنان خامنه ای برای فريب شهروندان نيست، چرا رئيس جمهور هنوزنتوانسته اقدامی عليه مفسدين و غارتگران بکند؟ احمدی نژاد درانتظار انتخابات ديگری است که مجددا منشاء خدماتی شود که رضايت رهبر را جلب نمايد! افرادی چون زنجانی که ظاهرا بازداشت شده است، قوه قضائيه ای که زير نظر خامنه ای است، هنوز اقدامی درمورد او ننموده و بهانه اين است که ده ميليون پرونده در دست ميباشد که بايد تدريجا اقدام شود! اما هر روز خبر اعدام ده ها زندانی به بهانه مبارزه با نظام يا ارتداد درشهرهای مختلف شنيده ميشود تا جايی که يونسی دستيار روحانی درامور اقوام و اقليت های مذهبی ميگويد: "اعدام های اخير و سرکوبيهايی که در شهر های کردستان نسبت به زندانی های کرد اعمال ميشود، دستهای پنهانی در پشت  اين اعدام ها است تا برای داعش نيرو فراهم سازند ."

آنها که در مجلس يا پست های حساس نشسته اند و منحصرا به فکر غارت و مال اندوزی هستند و هر روز به گونه ای برای دولت کارشکنی ميکنند از کجا دستور ميگيرند؟ آيا خامنه ای از اين کارشکنی ها آگاهی ندارد؟ او که بر اساس قانون اساسی " اختيار کشور و قيموميت همه افراد ملت ايران را دارد" و با ندانم کاريهای خود کشور را تا مرز نابودی کشانيده آيا از آنچه درخارج بيت او ميگذرد اطلاعی ندارد؟ در اين صورت بر اساس اصل يکصد و نهم بند سوم که شرايط رهبر "بينش صحيح سياسی و اجتماعی، تدبير، شجاعت، مديريت وقدرت کافی برای رهبری"و براساس اصل يکصد و يازدهم "هرگاه رهبر از انجام وظايف قانونی خود ناتوان شود، يا فاقد يکی از شرايط مذکور در اصل پنجم و يکصد نهم گردد يا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرايط بوده است، از مقام خود بايد برکنار شود".

ملت ايران از آقای روحانی درخواست ميکنند که آنها را آگاه سازند که " پشت پرده کارشکنی های ارگانهای داخل کشور چه کس يا چه کسانی هستند؟ که همزمان با شاهين های امريکا در راستای خواست نتانياهو تلاش دارند که دولت اوباما را از شرکت درمذاکرات هسته ای نمايندگان دولت ايران با کشورهای 1+5  به بهانه های غير معقول مانع شوند و هيچ توافقی را جز آنچه که در همين راستا درمورد عراق انجام شده است، عملی گردد.

چرا مستقيما آنرا با ملت ايران مطرح نمی نماييد؟ حتم دارم بخوبی آگاه هستيد که نخست وزيرنژاد پرست اسرائيل که نتوانسته موافقت آقای اوبامارابرای قطع مذاکرات اتمی با ايران جلب نمايد، از اينرو شاهين های سنای امريکا با نوشتن قطعنامه ای که"هرگونه موافقت با ايران از نظرآنها مردود ميباشد و رئيس جمهور آينده ميتواند آنرا کان لم يکن نمايد. بطور يقين آقای روحانی اين مسأله را به آگاهی خامنه ای رسانيده است که فرصت زيادی نيست که يکی از بحرانی ترين مسأله ای را که دولت و ملت ايران با آن مواجه هستند با درايت حل گردد.

شايد به ياد داشته باشيد درجنگ ايران وعراق وقتی ارتش ايران موفق به آزاد سازی خرمشهر شد، نماينده پادشاه سعودی در تهران پيشنهاد کرد، چنانچه دولت ايران اعلام آتش بس نمايد و به جنگ پايان بخشد، عربستان سعودی بابت خسارات جنگ مبلغ 45 ميليارد دلار به ايران خواهد پرداخت. اما خمينی و اطرافيان او آن را قبول نکردند، ولی چند سال بعد با ساقط شدن هواپيمای مسافری ايران در خليج فارس، خمينی ناچار مبادرت به نوشيدن جام زهر مينمايد که با بيش از سيصد هزار کشته و همين مقدار معلول خيلی دير شده بود".

آقای روحانی حتم دارم درمدت 20 ماه رياست جمهوری خوداز منشاء، وعوامل فساد و کسانی که قدرت و ثروت خود را در ادامه تحريم های بين المللی  ميدانند و بخوبی ميدانيد حل نشدن مسأله هسته ای چه مشکلاتی را برای مردم ايران به وجود خواهد آورد. جنابعالی اکنون بر سر دو راهی جاودانگی يا خيابت به ملت ايران قرار گرفته ايد. کدام راه را انتخاب ميکنيد؟ خاموشی که بازده آن کشتار شايد ميليون ها ايرانی بی گناه ديگر و ويرانی سرزمين اجدادی خود باشيد؟ يا جاودانگی تاريخ؟

جنابعالی و بيشتر وزرای شما در 20 ماه گذشته ظاهرا سعی کرده ايد صداقت و پای بندی خود را به قولی که در منازعات انتخاباتی داده بوديد به ملت ايران ارايه دهيد. اما متأسفانه تاکنون اقدام مؤثری در اين راستا انجام نشده است. بدون شک آگاه هستيد که ممکن است ميهن ما در يکی از سخت ترين و بحرانی ترين روزهای تاريخ خودقرار داشته باشد.

نتانياهو عليرغم اينکه اجداد او آزادی خود را در سرزمينی که ادعا ميکند يهوه به آنها بخشيده است ازکوروش شاه ايران داشته است. خونخواره ای که دستهای اواز خون کودکان، زنان و جوانان فلسطينی آلوده ميباشد در کنگره امريکا ايرانيان را دشمنان ديرينه اقوام بنی اسرائيل اعلام ميدارد، از اينرو از هم اکنون برای ارضاع رؤياهای جاه طلبانه خود هواپيما ها، تانکها، کشتی ها و موشکهای ويران کننده را آماده کرده است که در نوامبر سال 2017 به بهانه تسليحات هسته ای، ايران را تجزيه يا از توانايی به دور نگه دارد، جام زهر ديگری، چه بسا زهری مسموم کننده تر از زهری که خمينی مجبور به نوشيدن آن شد، از هم اکنون فراهم شده است. بياييد با توجه به واقعيت ها اجازه ندهيد بار ديگر به شخصيت و غرور ايرانيان توهين شود.

وقتی آخوندی در نماز جمعه ابلهانه درگذشت پادشاه عربستان را به شيعيان دنيا تبريک ميگويد وخامنه ای که شوربختانه به نام رهبر ملت ايران نامگذاری شده است سکوت اختيار ميکند، درحالی که می بايست برای جلوگيری از توطئه های بعدی، او را از امامت جمعه و حتی آيت الهی خلع مينمود وبه نحوی ازخاندان و ملت عربستان پوزش می طلبيد؟ که چنين نشد.شايد اوخود اين دستوررا صادر کرده بود. شعارمرگ بر امريکا و نابودی اسرائيل که وسيله ای تبليغاتی عليه دولت و ملت ايران شده  تا کی ميبايست ادامه داشته باشد؟

آيا باندی که فرمانروايی کشور را به عهده دارند "دايه عزيز تر از مادر ميباشند؟" کدام يک از کشورهای عربی همچون نظام ايران برای فلسطين دلسوزی ميکند؟ در حالی که بعضی ازکشورهای عربی با اسرائيل قراداد دوستانه وتجارتی دارند، اما نظام ايران (نه ملت ايران ادعا ميکند که " اسرائيل بايد از کره زمين محو گردد". چه کسانی هستند که در اختيار نتانياهو حربه ای ميگذارند که با آن امريکا و دنيا را عليه ملت ايران بشوراند؟

هرچند کسی که خود را قيم مردم ايران ميداند ازبينش وکياست و ساختار سياسی قرن بيست و يکم برخوردار نيست، اما آقای دکتر روحانی شما به نام نماينده منتخب مردم ايران ميتوانيد وظيفه خود را نسبت به مردم ايران به ثبوت برسانيد تا نامی جاودانه از خود بجای گذاريد.

 دردو قرن اخير قهرمانی از ملت ايران ( قائم مقام فراهانی ميرزا تقی خان امير کبير و دکترمحمد مصدق) درراه منافع و آينده ميهن و هم ميهنان خود در برابر خودکامگان ازمنافع ملت وميهن خوددفاع کردند، هرچند آنها به قتل رسيدند يا تا پايان عمر در خانه زندانی شدند، اما نام آنها جاوانه گرديد. آقای روحانی در شرايطی هستيد که يا درگذرگاه جاودانگی، يا با ناديده گرفتن منافع واقعی ميهن و برای ادامه عضويت در نظام ولايی ميتوانيد سکوت نماييد.

اگر امروز نخواهيد در برابر کسانی که به هرحال مزدوران مقام يا کشور بيگانه ای هستند، به عنوان نماينده منتخب ملت، نه منتخب تعداد کمی که اکثريت آنها روحانی نما هستند از حقوق ملت ايران دفاع نکنيد

فردا خيلی دير خواهد بود.

هيجدهم اسفند هزار سيصد نود سه