تو را ای کهن خاک ايران زمين، دوست دارم

 

بنا به نوشته خبرگذاری نسيم، آخوند يزدی در مجلس خبرگان به رئيس جمهور روحانی توصيه ميکند که: "در موضع گيری ها و سخنان خود مراقبت کند تا با موضع گيری های خاص و بيان برخی مسايل اعتماد مردم خدشه دار نشود.

او همچنين از وزير ارشاد ميخواهد به معاونت هنری اين وزارت خانه تذکر دهد که موسيقی در اسلام حرام است. و تک خوانی زنان بدون شک حرام ميباشد."

علاوه بر اين سخن سرايی در روز پانزده بهمن نيز نوری همدانی و مکارم شيرازی نيز با انتقاد ازانتشار آلبوم " تو را، ای کهن بوم و بر، دوست دارم" که يکی از شاهکار های ميهنی اخوان ثالث ميباشد و دو خواننده نوشين طافی و محسن کرامتی آنرا مشترکا  اجرا کرده اند که مورد استقبال فراوان ميهن دوستان ايرانی قرار گرفته با انتقاد يزدی مواجه ميگردد. و با خطاب به رئيس جمهور روحانی ميگويد: "مطمئن باشيد با اتخاذ چنين رويه ای، بخش عمده ای از جامعه را از دست خواهيد داد!".

ايکاش اين دلسوزان دين ومذهب شيعه پيش ازاينکه سخن سرايی نمايند کمی فکر ميکردند و نسبت آرای منتخبين مورد پشتيبانی کانديدا های خود با آرای آقای روحانی مقايسه  میکردند که چرا هرکدام از آنها حتی ده درصد آرای روحانی را که سخنانی در راستای خواسته های مردم اعلام داشته بود، نتوانستند بدست آورند.

اين آموزش ديده های حوزه های علميه که جز نوشتار ظاهرا باقر مجلسی و شيخ عباس قمی درسی و هنری نياموخته اند و درتمام طول عمرخود حتی يک کلمه در راستای منافع سر زمينی که در آن متولد شده و زندگی ميکنند نگفته و گامی در جهت آبادانی و يا سخنی در مورد منافع مردم ايران بر زبان نياورده اند. چگونه برای مردم تعيين تکليف ميکنند؟ سراسر زندگی آنها قصه سرايی و فريفتن توده های صادقی ميباشد که دردايره دام فريب آنها قرارمی گيرند. آنها به اندازه يک ميليونيم يک کارگر ساختمانی که با تلاش و سختی در عصر اسلام فقاهتی به سختی لقمه نانی برای سيرکردن خودو خانواده بدست ميآورند، آنهم مشروط به اين است که بتوانند کاری بدست آورند، کاری برای کشوری که در آن زندگی ميکنند نکرده اند.

از اين مردان خدا شناس و مبلع مذهبی بايد پرسيد چرا در هشت سال  دولتی که مورد تأييد و تشويق ولی فقيه نيز قرار داشت و از پشتيانی آيت الله های دلسوز دين و مذهب نيز برخوردار ميشد چرا حتی کلمه ای درمورد غارت گريها و فسادی که درتاريخ ايران مشابهی نداشته، نگفته بودند "اتخاذ چنين رويه ای بخش عمده ای از جامعه را از دست خواهی داد".

يکی از اين آيت الله های دلسوز که در رأس قوه قضائيه قرار دارد، چرا بعد از گذشت دو سال که از فرمانروايی دولت خدمتگذار گذشته است، عليرغم افشای غارتهای ميلياردها دلاری توسط افراد مشخصی در حلقه همکاران او، به دادگاه فرا خوانده نشده اند، درحالی که نوشتن حتی يک مقاله انتقادی معتدل در رسانه، يا اظهار نظری در محفلی نويسنده و گوينده اگر در زير شکنجه مأمورين امنيتی به قتل نرسند، به زندان های مادام العمر يا طولانی محکوم ميگردند. اما ازغارت های وابستگان به نظام يا سخنی گفته نميشود يا اعلام ميگردد برای بازجويی زندانی شده اند و يا پرونده آنها در دست بررسی ميباشد.

کاخها و فروشگاههای سر به فلک کشيده در تهران که خريداران آنها با چادر و حجاب کامل و در ماشين های بسيار گران قيمت برای خريد ميآيند که نماياننده وابستگی آنها به حاکمين پشت پرده نظام ميباشد، وماشين های لوکس و صد ها هزار دلاری که حتی در کشور های امريکا و اروپايی بيش از چند فروند از آنها ديده نميشوند و آقازاده هايی که در شب ها در خيابان های شمال تهران با يکديگر مسابقه ميدهند. اما در همين شرايط  در خانه های مخفی زير نظر مأمورين امنيتی و بعضی از خيابان های تهران زنهايی که به سبب بيکاری و فقر در خانواده ناچار به خود فروشی ميشوند، فراوان هستند. چرا آيت الله هايی که خواندن يک ترانه ملی را حرام ميدانند و مانع پخش آن ميشوند در اين مورد سختی نميگويند و از مقامات نميخواهند راهی برای پايان دادن فقر عمومی فراهم سازند تا زنانی ناچار به خود فروشی شوند. آيا در اسلام فقاهتی خودفروشی جايز، اما خواندن ترانه ای ملی گرايانه حرام است؟

محاکمات ظاهری مفسدينی که به سبب ندادن حق الزحمه، يا پرداخت ( کم رشوه سکوت) به دام افتاده اند، چرا در دادگاه علنی محاکمه نميشوند؟ و جريان بظاهر بازجويی فقط توسط وزير دادگستری يا يکی ازمأمورين اطلاعاتی- امنيتی به رسانه ها گزارش ميگردند؟ درصورتی که چنين محاکماتی بايد برای عبرت گيری بطور علنی يا لااقل با حضور روزنامه نگاران و رسانه های آزاد برگذار گردد.

اما اگر متهمی غير وابسته، ولی سياسی، به علت انتقاد ازمقامی يا به سبب دفاع از متهمی که براساس قانون اساسی نظام ولايی مرتکب جرمی نشده است وکيلی برای دفاع ازخود انتخاب نمايد، بعد از محکوميت متهم به جرم ابداعی، وکيل انتخابی نيز به محکمه کشانيده شده و به جرم دفاع از يک معاند يا مخالف با نظام به محکمه کشيده خواهد شد، که بطور مسلم برای عبرت ديگران بايد زندانی شود.

در جهانی که ما امروز در آن زندگی ميکنيم روابط بين کشورها هرروز آميخته به راز و رمزهای پيچيده ای ميگردند که کشورهايی چون ايران که از لحاظ استراتژيکی درحساس ترين نقطه جهان قرارگرفته و از منابعی چون نفت و منابع کانی برخوردار ميباشند بايد با توجه به منافع ملت با آن همآهنگ گردد که شوربختانه کسانی نه از بد حادثه و يا خواست شهروندان ايران، بلکه با توطئه تراست ها و دولتهای ذی نفوذی که از دير زمان ديده به منابع ايران دوخته بودند، به مقام فرمانداری برگزيده شده اند که حتی با متداول الفبای سياسی و دولتمندی بيگانه اند.

از اينرو بجای همآهنگ نمودن خود با تغييرات جهانی در راستای منافع ملت ايران، در موعظه هايی که ساليان دراز با آن سخنان باورمندان خود را سرگرم نموده اند، سياست کشور را تعيين ميکنند. مقام معظم در طرح اقتصاد مقاومتی خود توصيه ميکند برای بی اثر کردن تحريمها "روزی يک وعده غذا کافی است" و آخوندهای ديگر چون جنتی برای رسيدن به رياست خبرگان نيز در منبر نماز جمعه آنرا نأييد مينمايد. اما از غارت ميليارد ها دلار سخنی به ميان نمی آيند.

اگر مجازات سؤال از آقای خامنه ای، زندان يا اعدام به جرم اهانت به مقدسات نبود، و سؤال مغاير با امنيت کشور اعلام نميگرديد و ملت ايران آزاد بودند از مقام معظم بپرسند ايشان که بر اساس اصل يکصد ده قانون اساسی اختيارهمه امورکشور را بر عهده دارد آيا از غارت های هشت ساله زمامداری احمدی نژاد آگاه بوده است يا نه؟

آيا دادن لوحه تقدير و ستايش از خدمات احمدی نژاد به علت خدمات هشت ساله زمامداری با آگاهی آيت الله خامنه ای از مسايلی که پاره ای از آنها فاش شده اند بوده يا بدون آگاهی ايشان، که در هر دو مورد مخالف اصول قانون اساسی در مورد وظايف و مسؤليت های رهبر ميباشد.

ممکن است بدون آگاهی ايشان شماری از اعضای دفتر رهبری که در زمان انجام کارهای غير قانونی گزارشات خلافکاری ها را آنطور که ميبايست باطلاع ايشان نرسانيده باشند. ازاينرو اين شبهه پيش ميآيدکه ممکن است دراين خلافکاری ها ايشان يا همکاران ايشان سهيم بوده اند. از ايرو با فاش شدن اسرار آيا نمی بايست خلافکاران واقعی صراحتا اعلام و به آگاهی مردم رسانيده ميشد؟

آيا اين امر در اختيار ولی فقيه نميباشد که پس از فاش شدن تبه کاری های انجام شده مقصران واقعی رادر هر مقامی که باشند يا بوده اند بازداشت و سريعا در دادگاه های علنی محاکمه ميشدند تا درسی برای مسؤلين آينده باشد؟

اين سؤال برای همه شهروندان ايران مطرح است و از خود میپرسند چرا آنهايی که بعنوان مجرم  و فساد مالی بازداشت شده اند، قوه قضائيه که رئيس آن برگزيده ولی فقيه ميباشد بطور علنی آنها را محاکمه نميکند؟ آيا مردم ايران از نظر اجزای تشکيل دهند "نظام جمهوری اسلامی" بيگانه ميباشند و حق ندارند آگاه شوند چه کسانی مسؤل ويرانی، بيکاری، فقر و غارت اموال ملت ايران هستند؟

آيت الله هايی که خواندن يک ترانه ملی را حرام اعلام ميدارند و دولت را بازخواست ميکند، چرا درمورد عارت منابع ملی مردم ايران سکوت کرده وسخنی نميگويند؟ "ستار" در زير شکنجه به بهانه اقدام عليه نظام مقدس خيلی زود به قتل ميرسد، چگونه است که بالفرض يکی ازغارتگران بازداشت شده باشد،  بعد از مدت ها رئيس قوه قضائيه يا مقام ديگری ادعا ميکنند که هنوز پرونده متهم کامل نشده است و در حال بررسی هستيم!

تاريخ همواره يکسان نخواهد بود. شايد آنروز با شرايط و موقعيت امروز زمانی طول بکشد، اما بالاخره آنروز خواهد رسيد. بدنامی از چه کسی باقی خواهد ماند؟

بيست سوم بهمن هزار سيصد نود سه