Text Box:  
وحدت ملی يا تجزيه 

نابرابری ريشه کن شد انقلاب به ثمر رسيده است
شاه گناهش اين بود که میگفت "آنچه من ميگويم، نه آنچه که ملت ميگويند"
سخنان خامنه ای در حوزه علميه قم، پيش از رسيدن به رياست جمهوری

خاور ميانه در آتشی فرو رفته که اکثريت ما ايرانی ها ظاهرا شاهدان بی طرف آن هستيم. درحالی که اگر با ديدی واقع گرايانه به فاجعه بنگريم، متوجه خواهيم شد که ميهن ما نيز ناخواسته در روندی قرار دارد که  ممکن است در قلب اين طوفان قرار گيرد. 
طوفانی که برای پی ريزی خاورميانه بزرگ  آغاز شده با توجه به اختلافاتی که بين نظام اسلامی و اکثريت قابل توجهی ازمردم ايران ازيک سو، وبين اجزاء ساختار نظام با يکديگرازسوی ديگر، ميتواند برای ملت ايران زنگ خطری باشد که اگر تغييری بنيادی در اين ارتباط ها بوجود نيايد فجايعی که در سوريه و عراق رخ داده و در حال تشديد نيز ميباشند، در ايران نيز شکل خواهد گرفت.
با توجه به باور ها واعتقادات متنوعی که در ايران وجود دارند، زبان، قوميت و مذاهب، که بيشتر پراکندگی آنها در استانهای مرزی ميباشند، ميتوانند انگيزه ای برای گروههای توسعه طلب برون مرزی زير نام مذهب يا نژاد پرستانی که ظاهرا در انديشه جبران اجحافات و فشارهای تاريخی نسبت به خود هستند باشد.

 فجايعی که در سوريه وعراق رخ داده که همراه با جنايات دردآور و غير انسانی بودند که به بهانه جبران ستم های گذشته ديکتاتوران يا تبعيضات مذهبی و نژادی عنوان شده اند. صحنه هايی را نشان ميدهند که جز در جنگل حيوانات درنده برای ادامه زندگی، مشابهی نداشته است. 

اپيدمی تجزيه طلبی ببهانه تبعيضات مذهبی دربخش بزرگی از خاور ميانه شايع گرديده که پيآمد آن کشتار هايی است که  هر روزه در رسانه های  اجتماعی ميتوان سبعيت و سقوط  اخلاقی انسانيت را در آن ها مشاهده کرد. 

در سوريه شاهد بوديم که يکی از آدم کشان اجير شده که در بحران عراق بنام حکومت اسلامی ظاهر شده است، سرباز اسيری را نشان ميدهد که زنده بر زمين افتاده و چريکی مدعی مسلمانی با دشنه بزرگی قلب او را از سينه خارج  و در برابر دوربين تلويزيون  آنرا با شادی سبعانه می بلعد. در حالیکه کنار خود پرچمی نصب کرده که با نوشته "محمد رسول الله" ميخواهد مسلمانی خويش را اعلام دارد.

آيا قرأنی که آغاز آن " با نام خداوند بخشنده و مهربان " آغاز گرديده، با نمايش اين جنابات چه تصويری از اسلام به جهانيان ميخواهند نشان دهند؟ در پشت اين سناريو های دردناک و حانگداز چه سناريويی پنهان است؟ و چگونه ميتوان آن را بی اثر ساخت؟

در ميهن ما انقلابی به عنوان " انقلاب اسلامی " در شرايطی آغاز و پيروز ميشود که اکثريت مردم ايران خاطرات نه چندان خوبی از پادشاهی محمدرضا شاه داشتند. هر چند در کارنامه نظام  پهلوی ها نکات مثبتی در مورد آزادی و برابری زنان با مردان، کاهش فقر و بيکاری به سبب پيشرفت های اقتصادی و صنعتی و صرف بخشی از درآمذ های نفتی در توسعه صنايع زير بنايی، ارتقای سطح آموزش همآهنگ با پيشرفت روابط بين المللی، تحصيلات دانشگاهی رايگان برای تمام شهر وندان ايران که درآزمون امتحانات ورودی پذيرفته ميشدند. برخورداری نسبی از وجهه بين المللی در سراسر جهان. در برابر اين نکات مثبت خودکامگی و بی توجهی به خواستهای مردم ايران عدم برگذاری انتخابات آزاد و اجرای قانون اساسی بر مبنای اصول و قوانين بازمانده از انقلاب مشروطه، کودتا عليه ملت ايران در نهضت ملی شدن نفت که اکثريت قريب به اتفاق ملت ايران آنرا خيانتی بزرگ به منافع ملی و آينده خود و ميهن خويش ميدانند.

هرچند ملت ايران در پرونده سياسی ميهن خود به سبب عملکرد روحانيون از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب مشروطه و بدنبال آن همکاری پاره ای از روحانيون در کودتای 28 مرداد خاطره خوبی از گروهی از روحانيون نداشتند اما بدون ترديد اکثريت ملت ايران از تغيير رژيم شاهی به انقلاب اسلامی با توجه به سخنان آقای خمينی که در نوفل لوشاتو برای آزادی و برابری به ملت ايران داده بود با استقبال اکثريت ملت ايران مواجه ميشود.

اما اکنون که تقريبا 36 سال از انقلاب آقای خمينی گذشته است. مردم ايران با فراز و نشيب های زيادی مواجه گرديدند. کشتار دهه 60 ، جنگ با عراق، گسترش فقر و پديده های وابسته به آن که همه شاهد آن بوده و هستيم.  معهذا عليرغم همه فراز و نشيب های 36 سال گذشته شرکت اکثريت قابل ملاحظه شهر وندان ايران صرفنظر ازقوميت، زبان، مذهب و اديان درانتخابات رياست جمهوری دوره يازدهم واقعيتی را به جهانيان نشان داد که  اولا ملت ايران با همه مشکلات و نارسايی هايی که با آن ها مواجه هستتد اميد دارند که نظام با توجه به شرايط حاکم در جهان و منطقه خود را با مقتضيات زمان همآهنگ ساخته و خواست اکثريت مردم ايران را سرلوحه کارهای خود قرار دهند.

اجزاء نظام از رهبر تا افرادی که بعنوان مأمور امنيتی و اطلاعاتی ازمنابع مالی ملت ايران برخوردارميگردند در برابر مردم ايران مسؤل هستند و بايد باين واقعيت توجه کنند بچه دليل و چرا با وجود ارتش و نيروهای امنيتی سوريه و عراق، عليرغم تسهيلات جنگی و وفاداری به نظام که اکثريت ارگانهای ارتش و پليس که ساختار اصلی آنها از داوطلبان يا سربازان شيعه مذهب تشکيل شده بود، در برابر کشتار های دد منشانه مزدوران آدم کش نتوانستند از کيان ملی خود پاسداری نمايند. 

اگر منطقی و واقعگرايانه بينديشيم، پاسخ به اين معما نبايد مشکل باشد. دولتهای سوريه و عراق همان طور که در ايران نيز اين روش توسط نظام اسلامی بکار گرفته ميشود، نتوانستند با توجه  به بافت جامعه خود ساختار آن را نه بر اساس تبعيضات قومی و مذهبی، بلکه می بايست برمبنای آشتی و وحدت ملی پايه گذاری ميکردند تا در توطئه های احتمالی بين المللی با توجه به منافع ملی و استقلال زادگاه خود از کيان ملی خويش که دولت می بايد نماينده مستقيم آنها باشد پشتيبانی نمايند.

دراين راستا با توجه بشرايط جهانی و موقعيت استراتژيکی و منابع حياتی مورد نيازجهان درايران، مخصوصا با آغاز دوره جنگ سرد ديگری که شرايط پيدايش آن در مرزهای اوکراين پی ريزی گرديده و ممکن است در درسراسر جهان و مخصوصا در منطقه خاور ميانه گسترده گردد، به مرزهای ايران نيزخواهد رسيد. هرگاه تغييرات بنيادی درساختارنظام حاکم برايران بوجود نيايد "نبايد آسوذه بخوابيم که همه جا صلح وصفا خواهد بود و مأمورين انتظامی و امنيتی آماده می باشند از نظام و کييان ملی دفاع خواهند کرد".
بعد از انتخاب آقای روحانی بر اساس نوشته رسانه های اجتماعی رهبر کرارا پشتيبانی خود را از برنامه های آقای روحانی اعلام ميدارد اما آنچه مردم ايران شاهد آن هستند چنين نيست، ارگانهای نظام نه فقط از عملکرد و برنامه های کابينه آقای روحانی پشتيبانی نمی نمايند، بلکه حتی امامان جمعه نيز در خطبه های نماز جمعه و در سخنرانیهای گاه بگاهی خود از روحانی و عملکرد وزرای او انتقاد و آن ها را استيضاح مینمايند. آيا رهبر از مشکلاتی را که ارگانهای مختلف نظام برای آقای روحانی بوجود ميآورند آگاه نيستند؟

وزير علوم کرارا به مجلس فرا ميخواندند، چرا و به چه دليل؟ بهانه مخالفين با وزير علوم، بازگردانيدن برخی ازاساتيد اخراج شده، تغيير رؤسای دانشگاهها که منصوب احمدی نژاد بودند و انتخاب عناصر دارای سابقه مشخص درفتنه 88، بررسی بورسيه های دانشجويی اهدايی دولت سابق، عدم مواجهه درست با ضد انقلاب و ضد نظام، تحريکات سياسی  و برخی عناصر فعال در دانشگاه ها و ميدان دادن به برخی نشريات دارای رويکرد ضد دينی و گرايشات تجزيه طلبانه و يا الحادی در محيط دانشگاه ها و احيای برخی تشکل های افراطی و آشوب طلب (که مجموعه آنها ديدگاه های جناحهای واپسگرا و رانت خواران هشت ساله رمامداری احمدی نژاد ميباشند).

تقريبا يکسال اززمامداری آقای روحانی ميگذرد، عليرغم تحريکات مرتب و شديدی که در اين مدت  نسبت به ايشان شده است، عملکرداو را نسبت به احمدی نژادمقايسه کنيم. هر چند اين مقايسه منطقی نمی باشد، زيرا احمدی نژاد با سياست های ويران کننده خويش کشور را بچنان مرحله خطرناکی رسانيده که رهبر ناچار به تغيير پاره ای از سياست ها حاکم برکشور شده و عليرغم اينکه از خدمات هشت ساله او  قدردانی کرد اما سخنان آقای روحانی و تغييراتی را که در روزهای پيش از برگذاری انتخابات اعلام داشت مؤيد اين است که رهبر ممکن است شرايط را حساس و خطرناک ديده  و نگران عدم شرکت مردم ايران در انتخابات بوده است. 


گزينه انتخاب آقای روحانی که مورداستقبال ملت ايران نيز قرارگرفت، هرچند به علت محافظه کاری ايشان  مشابه آقای محمد خاتمی ايدأل مردم ايران نميتواند باشد، اما شايد در شرايط موجود او يکی از بهترين گزينه ها بوده است که پشتيبانی اکثريت ملت ايران نيزبا خود داشته، وسياست گذاران مؤثردر روند رخداد های بين المللی اين مسأله را کاملا درک کرده وبه تغييرات حاصله کاملا توجه داشته اند. که يکی از موارد آن  عليرغم ناديده انگاشتن آرای آنها در انتخابات سال 88 شمار رأی دهندگان بيش از دو دوره پيش بود، و هيچ  يک از کانديدا ها نيز اعتراضی به درستی رأی گيری نداشتند.
بنابراين اگر در سياستهای نظام در روابط بين المللی تغييری به وجود نيايد امکان اينکه خطر درگيری های قومی و مذهبی در ايران نيز بوحود آيد شايد اجتناب ناپذير باشد. زيرا برخوردهای بين حاکمين در ايران  با اقليتهای قومی در 36 سال کذشته ناعادلانه  و غير قابل قبول بوده است از اينرو برای اينکه تماميت ارضی ايران در بحران های آينده، تضمين گردد، از هم اکنون بايد آشتی ملی بين شهر وندان ايران و اجزاء نظام برقرار و در روابط ارباب رعيتی فعلی تجديد نظر گردد. زيرا در شرايط به وجود آمده در جهان، مخصوصا در خاور ميانه، حاکميت مطلق فردی واحد نميتواند تعيين کننده سرنوشت کشورهای منطقه گردد. گروه های تروريستی و مشابه آنها که مدعی تشکيل کشوراسلامی واحد شده اند، شعار عوام فريبانه ای است که در راستای تجزيه کشورهای منطقه شايع شده است، میبايست روابط بين نظام و ملت ها برمبنای برابری و خواست شهروندان تغيير يابد تا مشترکا از تماميت ارضی کشور دفاع گردد. 
با توجه به واقعياتی که شاهد آن هستيم مهمترين عامل برای پايداری نظام هايی که در تيررس تغييرات، همراه با کشتارهای گروهی ميباشند تحول اساسی و قابل لمس در ساختار حکومت و روش های  ارباب مسلکی نامتجانسی است که امروز در ارگان های نظام برقرار است، گزينه ای بايد انتخاب شودکه بتواند پشتيبانی ملت ايران را جلب نمايد. زيرا کشورهايی که در رؤيای های خود سناريو هايی را که برای عراق و سوريه تدوين کرده بودند، بايد مطمئن شوند که نظام حاکم برايران و مردم ايران در شرايط مشابه کشور های سوريه و عراق نميباشد.
با توجه به رخدادها و فعل و انفعالاتی که اکنون در کل سيستم و ارگانهای نظام ديده ميشود تصويری از ايران در انظارجهانيان مجسم است که الگويی از خودکامگی و تبعيضات و بی توجهی به حقوق شهروندان ايرانی، مشابه همان است که درسوريه وعراق نسبت به اقليتهای قومی ومذهبی که زيرفشار تبعيضات و بی عدالتی قرارداشتند است. اضافه بر آن مداخلات غيرقانونی بخشی ازنظام که با انتخاب روحانی سدی در برابر تجاوزات و رانت خواهی خود می بينند که مضاعف بر تبعيضات حاکم ميباشند و باين ترتيب توانايی دولت برای ايجاد تغييراتی درراستای وحدت شهروندان با نظام را غيرممکن ميسازد. با آنکه رهبردر سخنان و اجتماعاتی که با شرکت کسانی که خود را مجری اوامر رهبر ميدانند رضايت خود را از عملکرد روحانی  درتمام زمينه ها اعلام ميدارد، اما همه شواهد مؤيد آن است که دستورات رهبر درراستای عکس آن انجام ميشوند. که کاملا مخالف با تذکرات رهبر ميباشد. 

مذاکرات هسته ای يکی ازمواردی است که نمايندگان ورسانه های ظاهرا پيرو نظام، مشابه سازمان راديو و تلويزيون  يا روزنامه حسين شريعتمداری عليرغم عدم اطلاع از انرژی هسته ای، مرتب اصرار دارند رئيس جمهور را به مجلس بخوانند و سؤالات بدون پشتوانه علمی و سياسی را مورد بحث قرار دهند. بطوری که رئيس جمهور عليرغم متانتی که در سخنان خود دارد آنهايی را که نسبت به مذاکرات هسته ايراد ميگيرند غير مستقيم مورد خطاب قرار ميدهد: «هر وقت میخواهد مذاکره شود یک عده میگویند ما داریم ميلرزیم. خب به جهنم! بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده. ما چه کار کنیم؟» عکس العمل نمايندگان در برابر اين کنايه ها سبب ميشود که در روز 21 مرداد 180 نمايندگان مجلس ضمن انتقاد از رئيس جمهور از او درخواست مينمايند به مجلس آمده و به سؤالات آنها پاسخ دهد. درحالی  که بعلت خرابکاریهای احمدی نزاد مجلسيان هيچگاه از او سؤالی نميکردند و اگر او را به مجلس می خواندند به درخواست آنها توجهی آنها نميکرد.

انتخاب روحانی با اختلاف آرای بسيارزياد با سايرکانديدا ها هرچندهشداری برای سياست گذاران دولتهای مؤثر در جهان بود، اما روشی را که پاره ای از ارگانهای نظام مشابه مجلس، قوه قضائيه، اطلاعات و امنيت و..... در يکساله گذشته اعمال نمودند چنان است که بار ديگر ملت ايران را نا اميد کرده است.

وزيرعلوم را بسبب تغييراتی درمديريت دانشگاه ها، برگشت دانشجويان ستاره دار به دانشگاه ها و زير سؤال بردن بورس های تحصيلی به 3700 نفراز وابستگان نمايندگان و رؤسای ارگانهای امنيتی و اطلاعاتی تاکنون چندين بار به مجلس فرا خوانده ميشود. 

تذکرات يونسی در مورد بحران بيکاری و فقر در مناطق محروم کشور که اکثر آنها در استان های سنی مذهب و اقليت های قومی ميباشند که طی سه دهه اخير  از فعاليت های سياسی و اجتماعی حذف شده اند. مورد اعتراض نمايندگان مجلس قرار ميگيرد که روحانی از تجزيه طلبان حمايت مينمايد. 

بيماری تجزيه  و تکه تکه کردن کشور های همسايه شکل گرفته، که سوريه و عراق گوشه هايی  از اين سناريو بوده اند، بتدريج به گوشه های ديگر منطقه کشانيده خواهند شد، جنگ اسرائيل و حماس هر چند تجديد سناريوی گاه بگاهی اسرائيل وفلسطين ميباشد، اما همه قراين نشان ميدهندکه در طرح سناريوی نوين با توجه به شرايطی که درآن هستيم، ايران نيز دراين  سناريو جايی دارد که آماده سازی آن گرچه در خارج از ايران تدوين شده، اما پيشقراولان آن در ايران جای دارند. که تلاش مينمايند اقوام و مذاهب ايرانی را از يگديگر جدا سازند و راهی برای تجزيه کشور بگشايند.

بيژن زنگنه وزير نفت نيز در سه شنيه 21 مرداد در يک برنامه اقتصادی شبکه تلويزيون گفت " دو ميليارد و هفتصد ميليون دلار در دولت پيش با امضای چند وزير و رئيس کل بانک مرکزی به حساب بابک زنجانی در تاجيکستان واريز شد و کلا از بين رفت. نفت را ظاهرا به زنجانی داده بودند تا آنرا فروخته و پول را تحويل بدهد، ولی او اين کار را انجام نداد. علاوه بر آن بخشی از پولهايی که به زنجانی داده شده بود تا به پيمان کاران شرکت نفت بدهد، وی پولها را خود خورد. علاوه بر آن شش کشتی به ظرفيت 12 ميليون بشکه نفت در اختيار بابک زنجانی بود.

واقعا چه کسانی مسؤل هستند؟ آيا نمايندگانی که دايم برای روحانی توطئه ميسازند و وزيرانش را برای توضيحات به مجلس ميخوانند آنروزها ازاين چپاول و غارتگری ها آگاه نبودند. حالا که اين حقايق فاش شده است بچه علت قوه قضائيه در برابرآن سکوت اختيار ميکند ومسؤلين واقعی را به ملت ايران معرفی نميکندن انجام ميشود.

 
گروهی ظاهرا به عنوان "پی ريزی کشوری اسلامی" به بهانه  سنت گرايی برای سامان دادن امپراتوری واحد مرتکب جناياتی ميشوند که احتمالا در 1400 ساله گذشته مشابهی نداشته است.

دختران خردو ميانسال را از مدارس به اسارت ميگيرند. سربازان ومردان را گروه گروه دستگير وبا رگبار های مسلسل به قتل ميرسانند، به مسيحيان توصيه ميکنند يا بايد جزيه بدهيد يا به کيش و آئينی که آنها مبلغان آن هستند بپيونديد. تا بدين وسيله  وحشت را در سراسر منطقه گسترش دهند.

صحنه هايی را که در تلويزيون های جهان از توحش و بربريت اين اسلام گرايان می بينيم آيا واقعا مظهر و نشانی از اسلام و نشأت گرفته از قرآن ميباشد يا الگويی طراحی شده است تا ملت های خاور ميانه را به مرحله ای از استيصال برسانند که برای زنده ماندن، هر نظام تحميلی و حتی وایستگی به هر کشور هايی که غير از آنچه اکنون است استقبال کنند. 

چه عوامل و شرايطی ميتوانند فروپاشی کشور و ملتهای خاور ميانه را از نقشه تدوينی خاورميانه کنار بکشاند