Text Box:  
کشتار و جنايت چرا و تا کی؟

کشتار انسان ها وهمياری درکشتار انسان های بی دفاع و آواره درهر شرايط و در سايه هر بهانه و توسط هر نطام و هر کشور، جنايتی بزرگ وغيرقابل بخشش ميباشد که مسببين کشتار بايد روزی دردادگاه های بين المللی پاسخگو باشند.

کشوری به نام اسرائيل در بخشی از فلسطين شکل گرفته، که ساختار آن مغاير با تمام  قوانين و شرايط حاکم برجهان است. همچنان که اين جنايت در اوکراين رخ داده است. چگونگی شکل گيری آن وکشتار گاه بگاهی دولت اسرائيل با جنگهای بدون دليل برای گسترش سيطره در سرزمين اشغالی خود از مردم بی سلاحی که از سال های بس دراز ساکن آن بوده اند. با هيچ منطق انسانی و مدنی قابل پذيرش نبوده و نخواهد بود.

سرزمينی که اکنون بنام اسرائيل درگوشه ای ازکرانه خاوری دريای مديترانه قرار دارد در حدود 2000 سال پيش مسکن اقوام بنی اسرائيل زير سلطه رومی ها بوده است که بعلل مختلف درطول زمان بخش بزرگی از ساکنين آن مجبور به مهاجرت و اسکان در نقاط ديگری از جهان شده اند.
بعد از شکست دولت عثمانی در جنگ جهانی اول بخشی از امپراتوری عثمانی به نام فلسطين در ساحل خاوری دريای مديترانه، از آن جدا و در قيموميت دولت انگليس که از فاتحين جنگ بود قرار میگيرد. در پايان جنگ دوم جهانی به سبب کشتاريهوديان ساکن آلمان وکشورهای اشغال شده توسط نازیها  (هلوکاست) با بهره گيری از امکانات و سرمايه گروه ها و سازمانهای وابسته به صهيونيسم بين المللی درسال 1948 با ياری انگلستان با هدف آماده ساختن ساختاری بنام کشور اسرائيل، انگلستان نيرو های خود را از فلسطين خارج و درشرايطی غير عادی شورای امنيت سازمان ملل متحد که تشکيل دهنده گان آن کشور های فاتح جنگ بودند که در شکست آلمان و ژاپن مستقيما شرکت داشتند ، فلسطين را بطور مساوی بين اعراب و يهوديانی که 2000 سال پيش از آن در آن ميزيستند تقسيم می نمايند، ضمنا مقرر ميگردد که بيت المقدس ( اورشليم ) که عبادتگاه ومورد احترام يهوديان، مسيحيان ومسلمانان، است زيرنظر سازمان ملل متحد قرار داشته باشد. 

در تقسيم بندی سازمان ملل متحد بخشی که به نام کشور اسرائيل نام گذاری شد 21000 کيلو متر مربع بود. اما درجنگی که درسال 1949 يک سال بعد از تشکيل کشور اسرائيل بين کشور های عرب زبان که با تقسيم فلسطين موافق نبودند و اسرائيل که از پشتيبانی استراتژيکی امريکا و انگليس برخوردار ميشدند پس از تصرف بخش هايی از کشور های فلسطين، مصر و اردن، بدرخواست سازمان ملل متحد آتش بس برقرار ميگردد، اما چند ماه بعد از آتش بس، اسرائيل با گرفتن کمکهای تسليحاتی از کشورهای دوست و باز سازی ارتش خود، مجددا مبادرت به حمله مینمايد که بازده آن  اشغال 26 در صد ديگر از مناطق غرب فلسطين و کرانه رودخانه اردون بوده است که سبب آوارگی بيش از 900 نفر از ساکنين فلسطين میگردد. پس از آن جنگ های گاه به گاهی همراه با کشتار هزاران نفر فلسطينی به بهانه مبارزه با تروريسم تجديد ميشودتا زمينهای ديگری را برای اسکان يهوديانی که درآينده متولد خواهند شد يا هنوز درکشورهايی غير از اسرائيل از زندگی آرامی برخوردار هستند به سرزمينی که به گفته نتانياهو سه هزار سال پيش "يهوه" به آن ها بخشيده است مهاجرت کنند، را آماده سازد. 

کشتار انسانها از هر گروه و هر باور دينی و قومی، با هر بهانه در نظر انسان هايی که برای انسانيت ارج قايل هستند، جنايتی بزرگ میباشد که مسببين آن بايد مجازات شوند. کشتاری مشابه قتل عامی که  اين روز ها جهانيان بار ديگر در فلسطين شاهد آن هستند. 

از بدو تشکيل دولت اسرائيل، شهروندان فلسطينی همواره چه در جنگ و چه در دوران آتش بس و صلح موقت در معرض حملات تروريستی کماندو ها و ارتش اسرائيل و تروريست های حرفه ای موساد قرار داشتند. قتل عام اردوگاه آوارگان در زمان نخست وزيری آريل شارون هيچگاه از خاطره تاريخ زدوده نخواهد شد. کشتار زنان و مردان و کودکان بدون دفاع فلسطينی بدون اينکه حتی صدای کوچکترين اعتراضی از جهانيان متمدن شنيده شود همواره تکرار ميگردد.

 در برابر اين کشتارها، احتمالا اگر سازمان ملل متحد يا يکی از کشور ها قطعنامه ای برای تقبيح اسرائيل به شورای امنيت ارايه دهد، يا به استفاده از وتوی يکی از پنج عضو دایمی شورای امنيت مواجه ميشود يا اگر قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل به تصويب رسيده باشد، دولت اسرائيل توجهی بدان نخواهد کرد.

بر اساس گزارش خبرنگاران از صحنه های کشتار در فلسطين در چند هفته گذشته  1800 فلسطينی، از کودکانی که تازه راه رفتن آموخته بودند تا کهنسالانی که آخرين سال ها يا ماه های عمر خود را در رنج و سختی ميگذرانند زير بمباران های نتانياهو کشته شدند وخيلی بيش از اين مقدار زخمی و معلول و شمار  زيادی به سبب بمباران های هوايی  بی خانمان و آواره شده اند و ازمنابع غذايی وآبی آنها نيز چيزی باقی نمانده است. مردم آواره ای که فاقد هرگونه تسهيلات درمانی و بهداشت ميباشند، زيرا هيتلر خاور ميانه در انديشه کشتارعمومی کسانی هستند که به زعم اوبدون اجازه "هوه" درسرزمينی که به اقوام عبرانی اهداء شده اسکان کرده اند. خانه های بازماندگان نيز به ويرانه ای تبديل شدند که نميدانند چگونه بايد آنها را از نو بسازند؟ اين کشتار ها هنوز ادامه خواهد داشت، زيرا نژاد پرستانی که در اين راه گام گذاشته اند تا اشغال همه سرزمين های اهدايی يهوه! آرام نخواهند گرفت زيرا میخواهند رضايت يهوه را جلب نمايند.

سؤال اين است چگونه نياکان راباهای يهودی هفتصد سال بردگی روميان را درفلسطين گردن نهادند و دم بر نياوردند؟ شايد خود درکنيسه ها با آرامش و راحتی خيال زندگی ميکردند، و شاهد بردگی و اسارت هم کيشان خود نبودند؟ و همان رابای ها بودند که فتوی به دار کشيدن عيسی مسيح، گرامی ترين و انسان ترين فرد همه تاريخ بشريت را که برخلاف نوشته های تورات او دين نوی به جهانيان ارايه ميداد که برخلاف چشم دربرابرچشم اعلام ميداشت فرمان خدای مسيح آن بود که با همه کس مهربان باش و اگر بصورتت سيلی زدند، طرف ديگر را به سوی او قرار ده تا آرامش بدست آورد.

از خود بايد بپرسم، "چرا حمله به غزه همزمان با حملات غير انسانی (آی. اس. آی. اس) به کشور عراق و کشتار اقليت های مذهبی شده است؟
کمال امين سخنگوی سازمان حقوق بشرعراق در اطلاعيه ای اعلام ميدارد که گروه تروريستی که مدعی تشکيل حکومت اسلامی ميباشد، صد ها نفر از زنان اقليت "يازيدی" را در يکی از مدارس موصل به عنوان کنيز به اسارت زندانی نموده اند تا از آنها بهره برداری نمايند. و از مسيحيان جزيه ميخواهند تا زنده بمانند، در عير اين صورت گروه گروه با تيرباران مزدور آن اردوی تروريستی به قتل خواهند رسيد.

درموردخليفه البغدادی رهبراين گروه تروريستی که انتظار داردحکومت اسلامی را درعراق و سوريه تشکيل دهد به نقل از سايت  Ajyal.comبنا به ادعای ( ادوارد استودن )  که احتمالا از کارکنان سازمان اطلاعاتی امريکا بود و مدتی قبل به دولت روسيه پناهنده شده است  " اسم واقعی البغدادی اليوت شيمون است و از پدر و مادر يهودی متولد شده و عضو موساد نيز ميباشد."

وقتی به ساز و برگ جنگی مورداستفاده اين گروه تروريستی توجه کنيم اين سؤال پيش ميآيد، در حالی که کشورهايی که ازاعضای سازمان ملل متحد نيزميباشند و تاکنون نه در جنگی شرکت داشته اند و نه گروهی تروريستی در اختيار دارند، نميتوانند به راحتی و بدون رضايت دولتهای سازنده تسهيلات جنگی، برای تقويت  توان دفاعی خود را تهيه نمايند، اما چگونه است که سازمانی تروريستی بدون هيچ تشريفات و مانع اين تسهيلات را در اختيار ميگيرد و به راحتی آنها را به کار ميگيرد؟ اين پديده مسأله ای مجهول و سؤال برانگيز است که چرا تاکنون هيچ دولت، يا رسانه های اجتماعی که برای يافتن سارق يا قاتل ناشناخته ای دررسانه های اجتماعی بحث ها و نظريات کارشناسان ميدهند ودست اندکاران مسائل جرم و جنايت آنها را پی گيری می نمايند، تاکنون سخنی در مورد اين معما از خود نپرسيده اند اين سلاحهای سنگين و تانکهايی که بايد سازندگان مشخص و معينی داشته باشند تاکنون در اين مورد نظريه ای ابراز ندانشته اند و تحقيقی به عمل نياورده اند؟ اما اين احتمال وجود دارد که اسرائيل برای انحراف تجاوز و بمباران زيربناهای زندگی مردم و کشتار مردم فلسطين از مدتی پيش طرح جنگ در سوريه را طرح می نمايد که همراه با کشتار هزاران نفر و جای گذاری ويرانه ای در آنجا بود. و اکنون مزدوران به عراق منتقل شده اند تا پرستندگان "يهوه " در سايه امنيتی که با کشتار انسان ها به وجود ميآورد به پرستش يهوه بپردازند.

نه فقظ شهروندان امريکا، بلکه اکثريت کسانی که در روند سياست های کلی جهان ميباشند بخوبی آگاه هستند که خالق دولت اسرائيل بعدازجنگ جهانی دوم دولت انگلستان بوده است، اما دولت ايالات متحده امريکا است که ازبدو تشکيل دولت اسرائيل همواره ازآن، پشتيبانی نموده است. هر چند اين پشتيبانی هيچگاه در راستای منافع ملت و کشور امريکا نبوده و نمبباشد. آيا فشار سازمان "آی پاک" به نمايندگان کنگره و سنای آمريکا عامل اين پشتيبانی بدون منطق نميباشد؟

صلح وهمزيستی مسالمت آميزبين اسرائيل وهمسايگان آن، اززمان رئيس جمهور کلينتون تا اوباما همواره مورد نظر رؤسای جمهور ايالات متحده امريکا اعم ازدموکرات يا جمهوری خواه بوده و هست، اما جناح های واپسگرا و نژاد پرست حاکم بر اسرائيل هيچگاه علاقه ای نسبت به صلح از خود نشان نداده است و هنوز اين واقعيت که شهروندان فلسطينی نيز حق دارند در زادگاه خود در صلح و آرامش زندگی کنند را نپذيرفته است. درحالی که بسياری عوامل مؤيدآن است که شهروندان اسرائيل نيزازشرايطی که دولتهای اسرائيل برای آنها به وجود آورده و ميآورند راضی نيستند و مثل همه انسان ها در جهان حق دارند بدون نگرانی و دلهره در کنار خانواده خود زندگی آرام و مسالمت جويانه ای داشته باشند.

ترور ايزاک رابين نخست وزير اسرائيل که نخستين نخست وزير اسرائيل بود که در فلسطين زاده شده بود. و در سال 1992 کانديدای نخست وزيری بود و اکثريت رأی دهنده گان نيز به نخست وزيری او تمايل نشان دادند، زيرا او تنها نخست وزيری بود که با ياسر عرفات رهبر سازمان فهد درموردصلح اسرائيل - فلسطين مذاکره کرده بود. از اينرو پس از مذاکرات صلح در اسلو  و قبول قطعنامه 243 شورای امنيت توسط ياسر عرفات که نتيجه آن پذيرش مناطق خود مختار فلسطين بود که در آينده منجر به تشکيل کشور فلسطين ميشد، بدين سبب هردو نفر باتفاق شيمون پرز رئيس جمهور وقت اسرائيل موفق به دريافت جايزه صلح نوبل شده بودند. اما افسوس که با تروررابين درچهارم نوامبرسال 1995 توسط جوانی واپسگرا و اهريمن صفت، هنگامی که درتل آويو در مورد صلح و همزيستی با فلسطين سخنرانی ميکرد به قتل رسد.

پس از ترورايزاک رابين، هيولای مرگ بارديگر برفرازفلسطين به پروازدرميآيد، زيستن درسايه صلح ودوستی دگر باره به جنک، کشتار و ويرانی تبديل ميگردد. چند سال پس از قتل رابين، رهبران اسرائيل که به دنبال باز گرفتن سرزمين اهدايی يهوه بودند ياسرعرفات را نيزبا آلوده ساختن جامه او با مواد راديو اکتيو پلوتونيوم بقتل ميرسانند، تا شايد آوای استقلال طلبی ملت فلسطين خاموش گردد. وچون اين آرزو محقق نميشود طرح کشتار فلسطينيان هر ازچند سال به بهانه ای واهی با حرکت ماشين های جنگی اسرائيل به حرکت در ميآيد و در سرزمينی که مورد احترام هر سه دين ابراهيمی ميباشد حمام خون جاری می شود.

نوزدهم مرداد هزار سيصد نود دو