Text Box:  
نظام نامشروع و ملوک الطوايفی خامنه ای 


بررسی کارنامه عملکردنظامی که با فريب و دروغ، همراه با توطئه و همياری قدرتهای برون مرزی، ساده انديشی توده مردم، عليرغم آگاهی و تجربه رهبران از نقش ويران کننده متوليان دين در نهضتهای مردمی در گذشته، زمام امور ميهن ما را در اختيار گرفتند که با قتل عام هزاران نفر از هم ميهنان به بهانه منافق و مرتد، تحميل جنگی با صد ها هزار کشته و همين تعداد معلول، همراه با فروپاشی زير بنا های اقتصادی و صنعتی کشور، سلطه خويش را بر ميهن ما تثبيت کردند.

قانون اساسی اين نظام که بايد پاسخگوی نياز های کشور و مردم ايران  با معيارهای لازم برای زيست و روابط بين ملت ها و دولتها و هم آهنگ با تحولات و ضرورتهای اواخر قرن بيست و بيست و يکم همساز باشند، بدون اگاهی ودخالت ملت تدوين ميگردد که رونويسی است از مقررات و باورهايی که چهارده قرن پيش در کوير های عربستان، که مردم آن جز غارت کاروان ها، کشتار دختران و قتل يکديگر، راه و انديشه ديگری برای ادامه زندگی نداشتند ميباشد. معهذا بدون نظرخواهی از صاحبان اصلی ايران برای اينکه رهبر منصوب شده گروهی با تفکرماقبل تاريخ از قدرت کامله و بدون متعارض برخوردار باشد به همان قانون بعد از درگذشت خمينی فراز هايی اضافه ميگردد که هيچ يک از افراد يا فرهيخته گان ملت ايران دخالتی در تدوين آن نداشته اند و بدون تصويب و تأييد ملت ايران به اجرا گذارده ميشود.

نگاهی به ترکيب نظام و چگونگی برخورد متوليان با رخدادهای جهان، حفظ زير بناهای صنعتی، اقتصادی، سياسی و نيازهای زيستی مردم ايران که بر اساس ياسای چنگيزی که به نام قانون اساسی به ملت ايران تحميل شده بعهده شخص واحدی گذاشته شده که احساسی نسبت به کشوری که خود را رهبر آن مينامد دارد و متأسف است که چرا زبان ما عربی نيست! نه دارای بينش سياسی  و نه حتی توان درک مشکلات و نارسايی های کشور و ملت ايران را دارد. اما در مقام ولی مطلقه فقيه، تعيين کننده مقررات و سياست های خرد و کلان کشور می باشد، انتقاد ناپذيری است که حتی توان شنيدن کوچک ترين اعتراض در برابر ندانم کاری ها و اجحافات به مردم را ندارد. 
 
با اين مشخصات او با اجرای سياست های ندانسته و نسنجيده خود ايران را دچار چنان فاجعه دردناکی  کرده که به مثابه کلاف سر در گمی همه مسايل امروز و نسل های آينده کشور را زير سؤال نامعلومی  برده است، اقوام مردم ايران نگران اين هستند که فردا چه اتفاق و فاجعه ای رخ خواهد داد؟ او مسؤل مستقيم همه نابسامانی هايی است که سراسر کشور و زندگی روزمره مردم را درخود فرو برده است. هرچند ظاهرا قوای مقننه، قضائيه و مجريه برای آرامش و حفظ حقوق مردم ايران ميباشند، اما همواره تابع فرامين و دستورات خودکامگانی هستند که مسؤل همه فجايعی ميباشند که بر کشور و مردم آن ميگذرد زيرا در نظام های خودکامه، ديکتاتور مسؤليتی برای هيچيک از قوانين و مقررات حاکم بر ارگان ها و يا حتی کارکرد منصوبين خود قايل نميباشد.

درآخرين مصاحبه ای که البرادعی رئيس سازمان بين المللی انرژی هسته ای با روزنامه آلمانی زيتونگ در مورد فعاليت های ايران درمورد ساخت سلاح های هسته ای توسط ايران نمود، پاسخ اين بود که دولت ايران تا زمانی که سيستم های کنترل کننده  سازمان بين المللی انرژی هسته ای برفعاليت های اتمی ايران دارد ايران توانايی توليد سلاح های اتمی را نخواهد داشت و تهديدی برای جهان نميباشد.

اما چرا دولت های غربی و ايالات متحده امريکا از هشت سال پيش حساسيتی چنين درمورد فعاليت های هسته ای ايران از خود نشان ميدهند که بهای آن فقر، بيکاری، بيماری های ناشی ازبنزين مسموم کننده غيراستاندارد، ويرانی و سستی پايه های خانواده ها درايران شده است؟ عامل، سخنان نابخردانه و ايران ويرانساز احمدی نژاد رئيس جمهور خدمت گذار و مورد اعتماد آقای رهبر بوده است. 

کسی که با ترهات خود در مورد هلوکاست و حلقه نور اطراف سر  هنگام سخنرانی در سازمان ملل با کودتای سال 88 خامنه ای که به بهای کشتار و بازداشت صد ها نفر از دلسوزان وطن و حبس خانگی چند صد نفر از آن جمله شيخ مهدی کروبی که فرد مورد اعتماد خمينی ومهندس موسوی و زهرا رهنورد که از خدمتگذاران انقلاب خمينی ميباشند،  به رياست جمهوری منصوب ميگردد، تا دستورات خامنه ای در مورد حيف و ميل بيت المال مردم ايران را اجرا نمايد، بدون اينکه شهامت فاش کردن اسرار را داشته باشد.

دلايل و شواهد زيادی برای اثبات اين ادعا وجود دارند. چرا زمانی که جيره خواران بيت رهبری درارگان های وابسته به خامنه ای که شامل همه سازمانهای و ارگانهای نظام زير نظارت وفرمانروايی او هستند  محمد خاتمی رئيس جمهور دوره های هفتم و هشتم را که با آرای اکثريت مردم ايران عليرغم رضايت خامنه ای انتخاب شده بود از زبان ذوب شدگان ولايت " ممنوع الحروج، ممنوع القلم، ممنوع البيان و ممنوع الاذان و نماز و حتی ممنوع الحيات ميگردد، اما احمدی نژاد با همه خراب کاری های امنيتی و بخشش های بدون مصوبه، از رهبر لوحه تقدير دريافت ميدارد؟

ذوب شده گان رهبرکه شامل سرداران سپاه نيز ميباشند، از نخستين روز تشکيل دولت روحانی که خامنه ای ناچار به انتخاب او شده است با  اعتقاد به اين حقيقت که عروسک های درباری او نميتوانند مردم ايران را به پای صندوق های رأی گيری بياورند، تا جهانيان از نداشتن مشروعيت او مطمئن شوند را کانديدا ميکند، به بهانه های گوناگون دربرابر اقدامات اوسنگ اندازی ميکنند، وزرای او را بدون هيچ دليل منطقی و قانونی به مجلس فرا ميخوانند تا استيضاح نمايند. که آخرين آن برنامه ريزی برای استيضاح فرجی دانا وزير علوم ميباشد که بهانه بررسی پرداخت بورسیه غير قانونی به 3000 نفر از آقا زاده ها در دولت احمدی نژاد ميباشد که وزيرعلوم دستور بررسی سابقه و اسامی بورسيه گيرها را داده است. 

با توجه به سخنان خامنه ای دراجتماع عده ای از اساتيد و دانشجويان " من خواهشم از مديران دانشگاه ها و مسؤلان گوناگون مديريتی اين است که دانشگاه را مرکز جولان سياسی و تلاش ها و فعاليت جناح های سياسی قرار ندهند! سم مهلک حرکت علمی اين است که دانشگاه ها به پايگاه های سياسی کاری که در يک دوره ای انجام گرفت نشوند". 

هنوز دانشگاه ها درسال تحصيلی 93 شروع به کار نکرده اند از اينرو ميتوان فهميد که فرمان خامنه ای برای جلوگيری ازفعاليت های سياسی دانشجويان بهانه ای برای جلوگيری از افشای نام گيرندگان 3000 بورسيه  ميباشد که در دولت خدمتگذار رهبر به آقازادگان و وابستگان داده شده است و وزير علوم دستور بررسی اسامی آنها  و دلايل آنرا داده است.

وقتی خامنه ای کلمه "دريک دوره ای" را عنوان ميکند، به دوره ای اشاره ميکند که محمد خاتمی زمامدار بود. و رهبرفرمان بازداشت، ضرب وجرح دانشچويان وغارت اموال دانشجويان را به نيروهای انتظامی ميدهد که آنرا به عنوان فاجعه ای برای نظام اعلام ميدارد، نه برای ظلمی که به اساتيد و دانشجويان رفته، بلکه بخاطر اعتراض  دانشجويان. او از کشتار دهها نفر که گناه آنها وابستگی به ملت ايران و تذکر و توضيح به رهبر مسلمين جهان بود! اما از خرابکاری ها و غارت هايی که دردو دوره زمامداری احمدی نژاد انجام شده و بر هيچ کس پوشيده نيست، و مدارک و اسناد آنها نيز وجود دارند، سخنی نميگويد و اين امکان را برای نمک پرورده های رئيس جمهور مورد اعتماد خود نيز فراهم ميسازد که بگويند:
بر اساس نوشته روزنامه اعتماد عبدالرضا داوری وعلی اکبر جوانفر از همراهان و شرکای خرابکاری و حيف وميل بيت المال درزمان احمدی نژاد، ضمن انتقاد از عملکردآقای روحانی، به ايشان هشدارميدهند مواظب باش که دولت آينده از آن"دکتر" آن ها است. ضمنا داوری در فيس بوک خود مينويسد: آقای روحانی به اميد خدا شما دولت دوازدهم را به "دکتر" ما تحويل ميدهيد. بر همگان مبرهن شده است که چه قلم ها، زبان ها و دستهايی به کار افتاده اند تا به نمايندگی از دولت مستکبر آمريکا و بالاخص  رژيم صهيونيستی از دکتر احمدی نژاد انتقام بگيرند! هنوز جز مزدوران و کسانی که در دو دوره "دکتر آنها" به مال و نوايی رسيده اند نفهميده اند اين آقای "خيلی دکتر" از کجا و درچه رشته ای"دکترای" خود را گرفته است. 

واقعا تلاش اين جيره خواران خوان يغمای هشت ساله دولت خدمتگذار، با هدف خرابکاری و انحراف رئيس جمهور از روندی که برای زدودن ويرانی، فساد و تحريم هايی که بار فشار آن بر دوش فرودستانی ميباشد که اکثريت شهروندان ايران را تشکيل ميدهند و در ويران سرايی برای زنده ماندن تلاش ميکنند که رئيس جمهور مورداعتماد خامنه ای مسبب آن بوده است. آيا دولت اسرائيل از روندزمامداری روحانی، برای حمله به ايران بهره برداری ميکند يا عملکرد دولت مورداعتماد خامنه ای بود که مستمسک حمله احتمالی به ايران را فراهم می ساخت و هنوز نيز زير پرچمی که احمدی نژاد برافراشته بود نوحه سرای مظلوميت خود شده است که " هنوز خطر حمله دولت ايران به سرزمينی که خداوند سه هزار سال پيش بما داده است منتفی نشده است و نبايد فريب دولت روحانی را بخوريد!"

بنا به آمار ارايه شده در دوران احمدی نژاد موجودی ايران دربانکهای خارج از کشور مبلغی برابر 150 ميليارد دلار بوده است، اما با آغاز تحريم ها درحالیکه فقط 10 ميليارد دلار ازموجودی ايران بعد از زمامداری آقای روحانی پرداخت شده آن رقم به 100 ميليارددلارکاهش يافته است. علت اين کاهش پرداخت جريمه هايی است که بانکها با دورزدن تحريم ها به عنوان جريمه از موجودی ايران برداشته اند.

مسؤل اين ضرر و زيان ها، بذل و بخشش ها، ويرانی ها و تهديدات به کشور چه کس و يا چه کسانی می باشند؟ استانداران، سران سپاه، نمايندگان منصوب مجلس، روزنامه نگارانی مشابه شريعتمداری، امامان جمعه منصوب رهبر، اعضای بيت رهبری و يا دولت خدمتگذار رهبر "دکتر محمود احمدی نژاد" که مجموعه زير فرمان خامنه ای ميباشند؟

آيا ممکن است اين گروه ها بدون توافق رهبر مرتکب چنين حيف و ميل ها و فساد ها شده باشند؟ هرچند غير ممکن بنظر نميرسد. اما در هر حال چه با آگاهی يا بدون آگاهی رهبر اين فجايع رخ داده باشد مسؤل واقعی آنها خود او ميباشد. زيرا اگربا آگاهی رهبربوده، که خود نيزشريک جرم خواهد بود و روزی بايد پاسخ گو باشد و اگر بدون آگاهی رهبر بوده است ، دليل آن عدم مديريت رهبر خواهد بود که در هر دو حالت بر اساس قانون اساسی به علت عدم مديريت کافی می بايست کنار گذارده شود. مگر اينکه بدون آگاهی و اطلاع مردم ايران قانون اساسی نيز تغيير داده شده باشد که خود جرم بزرگی است. 

علاوه بر تمام اين مفاسد و ندانم کاريهای خامنه ای هرچند داشتن دانش تغليظ و استفاده  صلح جويانه از انرژی هسته ای آن يکی از حقوق مسلم ملت ايران ميباشد که قوانين مصوبه سازمان ملل نيز آنرا تأييد مينمايد، اما خودکامگی و سخن پراکنی های غير منطقی احمدی نژاد عامل سلب حقوق ملت ايران از آن خقوق شده است که ملت ايران کفاره فشارهای ناشی از اين خطاکاری را بايد بپردازد.