Text Box: خامنه ای بايد پاسخ دهد

روز چهاردهم بهمن در سايت گويا زير عنوان " تصاويری از توزيع سبد کالای دولتی با حضور مردم در فروش گاه ها " صحنه های جانگدازی را نشان ميدادند که قلب هرانسانی را که دارای ذره ای عاطفه ومهر باشد به درد ميآورد. زنان و مردان مسنی که عصا در دست با چهره هايی که نمايانگر درد های درون آنها است، در جمع ايستاده بودند، شايد کيسه ای محتوی چند کيلو ماده اوليه غذايی به آنها داده شود. دردناک تر از اين فاجعه، بر اساس گزارشی، سه نفر از کسانی که برای گرفتن کالا در صف بودند، در شهرهای مختلف سکته کردند، درحالی که مأمورين انتظامی نظام به جای کمک به آنها با تمسخر و نيشخند به آن ها نگاه ميکردند.
اين تصاوير دايره تفکرات مرا به سالها عقب ميبرند. وعده های خمينی و آخوند های سخنگوی او در ايران، همراه با خبرهای هيجان انگيزی که بی. بی. سی انگليس بيست چهار ساعته در مغزهای مردم جان به لب رسيده تزريق ميکردند.
از خود می پرسم انقلاب اسلامی برای مردمی که مشتاقانه خود را برای ديدن خمينی و زندگی ای که او بآنها وعده داده بود چه کرده است؟ آيا اسلامی که او وجانشين او به مردم ايران عرضه کرده وميکند همان اسلامی است که مردم پيش ازسلطه نظام خمينی اززبان روحانيون درمورد عدالت ورزی پيامبر وامام علی نقل ميکردندميباشد؟ گزارش آقای روحانی به مجلس عمق فاجعه ای را نشان ميدهد که اسلام سياسی خامنه ای و دولت خدمت گذار او، نيروهای انتظامی، قوه قضائيه و اطلاعات و نمايندکان مجلس او به ملت ايران ارايه داده اند.
"...... در بخشی از زمينه ها وضعيت بسيار دشواری داريم. اگر تعبير کنم که در مرز بحرانيم، شايد اغراق نباشد..... اگر بگويم در زمينه محيط زيست، در بخش آلودگی هوا در شهرهای بزرگ به بحران رسيده ايم، درست است. اين شرايطی است که مردم در هوای آلوده زندگی ميکنند. در تهران طی ده ماهه امسال هزاران نفر به خاطر آلودگی هوا در بيمارستان ها بستری شده اند و تعداد زيادی از مردم در سايه همين مسموميت ها جان باختند. در زمينه آب آشاميدنی، اگر قدم های جدی برنداريم و سرمايه گذاری نکنيم با بحران مواجه ميشويم. در زمينه بهداشت 12 تا 13 ميليون نفر از داشتن بيمه های درمانی، پزشک و دارو محروم هستند...."
اين سخنان نمونه ای از گفته های آقای روحانی به نمايندگان مجلس است. هرجند او از بيکاری، فساد، طلاق، خود فروشی به علت فقر وبيماری، رانت خواری، در سراسرکشور سخن نمیگويد ريرا رهبر اجازه نميدهد. و از ماه ها پيش نيز اعلام کرده بود "اين مسائل را اينقدر کش ندهيد".
چه شخصی مسؤل اين نارسايی ها است؟ قانون اساسی نظامی که ولی فقيه را  فاعل مايشاء ميداند؟ نه پاسخگو ميباشد، نه مسؤليت پذيراست، فارع التحصيل حوزه علميه قم، بدون آگاهی ازدانش سياسی و اجتماعی، چگونه ميتواند کشوری به وسعت ايران، با کويش و اديان و مذاهب مختلف، در يکی ازحساس ترين نقطه استراتژيک خاور ميانه را رهبری کند؟
زمانی که اثرات دگرگونی مثبت يا منفی در نقطه ای از جهان، حتی در دور افتاده ترين نقطه افريقا، ميتواند در بازار بورس کشور های معتبر جهان اثر گذار باشد آيا سياست و کياست فارغ التحصيلان حوزه علميه قم يا مدرسه حقانی که از بد روزگار فرمانروايان ايران شده اند، ميتوانند سياست هايی را اجرا کنندکه منافع ملی مردم ايران را تأمين نمايند؟ 
خامنه ای حتی به قانون اساسی تغيير يافته ای که خود در مرداد 68 برای اجرا به دولت ابلاغ کرده است، توجه نميکند. "طبق اصل 32 "هيچ کس را نميتوان دستگير کردمگربه حکم و ترتيبی که قانون معين ميکند. درصورت بازداشت، موصوع اتهام بايد با ذکردلايل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ وتفهيم شود و حداکثر ظرف 24 ساعت پرونده مقدماتی به مراجع قضايی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات ميشود".
براساس نامه صادق محصولی وزيرکشور به خامنه ای درمورد نتايج رآی گيری رياست جمهوری ميرحسين موسوی 19075623 رأی واحمدی نژاد 5698417 رأی از کل آرا که 42026078 رأی بود، بدست آورده بودند، اما به دستور خامنه ای، برنده انتخابات احمدی نژاد اعلام گرديد. ملت ايران که از اين توطئه خائنانه خامنه ای آگاه شده بودند، اعتراض مينمايد، اما خامنه ای نه فقط به اعتراضات مردم توجه نميکند، بلکه با بسيج مزدوران مسلح دستور سلاخی معترضين و تجاوز و کشتار دختران معترض را در سخنرانی خود در مجلس صادروبرخلاف اصل 32 قانون اساسی دوکانديدايی را که بيش ازاحمدی نژادرأی داشتند وخانم زهرا رهنورد را بدون محاکمه به مدت 3 سال در زندان و بازداشت خانگی در پناه تفنگ بدستان جلاد صفت نگه داشته است. همانطور که آيت الله منتظری را تا لحظه مرگ درحصر خانگی نگه داشت وحتی مانع ازشرکت مردم دربرگذاری بخاک سپاری و مجلس ترحيم او شد.بر اساس اصل 32 قانون اساسی اين عمل جرم محسوب ميشود و آمر بايد دردادگاه صالحه ملت ايران مورد بارخواست قرار گيرد. نه فقط به علت ناديده گرفتن قانون اساسی، بلکه به علت نارسايی هايی که بازده عملکرد دولت منصوب او بوده است.
نظامی که به گفته رئيس جمهور روحانی، دربحرانی فرو رفته که اگر علاج ناپذير نباشد، ساليان زياد طول خواهد کشيد تا شايد به نقطه ای برسد که خمينی با استفاده ازحق شرعی خود، کنترل کشور را بدست گرفت، و پس از مرگ او اين مسؤليت توسط اکبر هاشمی رفسنجانی به خامنه ای و وابستگان او واگذار گرديد. که او اکنون بنام ولی فقيه مطلق بايد پاسخ گوی مردم ايران باشد. نابسامانی هايی که بخش کوچکی ازآنرا آقای روحانی به نمايندگانی گزارش داده که اکثريت آنها در آرزوی بازگشت به ناکجا آبادی هستند که  بازده آن افرادی چون زنجانی و سران سپاهی ميباشند که آقای خامنه ای اجازه  افشای نام آنها را نداده است. 
سخنان آقای روحانی بخش کوچکی از بحران هايی است که در 35 سال فرمانروايی خمينی و خامنه ای به ملت ايران تحميل شده است. آنها علاوه بر بحران آفرينی مادی، اجتماعی، سياسی در اعتقادت دينی مردم ايران نيز بحران های علاج ناپذيری را سبب شده اند. اسلامی که خامنه ای آن را اسلام سياسی می نامد، اسلامی است که سياست گذاران انگليسی توسط  محمد باقر مجلسی و حسن مجلسی در عصر ضفويه و شيخ عباس قمی و روحانيون مشابه در زمان فتحعليشاه تدوين کرده اند تا سلطه اهريمنی خود را به ملت ايران تحميل نمايد.
اگر به قانون اساسی نظامی که ظاهرا بايد زير بنای سياست گذاری ها و روش های اجرايی کشوری به بزرگی ايران با موقعيت سياسی و استراتژيکی در منطقه متلاطم خاورميانه دارد و اثراتی که ناگزير در سياست گذاری های جهانی خواهد داشت توجه کنيم، به واقعيات دردناکی واقف می گرديم که شروط مديريت و توانايیهای سياسی و آگاهی از نيازهای اقتصادی جامعه حاضر و آينده، شرايط سياسی منطقه و جهان و چگونگی رسيدن به اين اهداف را ندارد، در مقابل عوام فريبی، توجه نکردن به نيازهای جامعه، شعارهای دشمن آفرين، بزرگ نمايی و خودفريبی، آزادی در حيف و ميل منابع ملی، وخودکامگی رهبر در انتخاب و انتصاب افرادی که هنری جز چاپلوسی و اجرای دستورات بدون منطق او ندارند. فرد واحدی که حاکم بر کل سرنوشت مردم، سياست گذاریهای خردو کلان کشور، انتخاب کسانی که بايد در سمت های اجرايی، قانون گذاری، قضايی، امنيتی و انتظامی، ارتش، برنامه ريزی و حتی چگونگی لباس پوشيدن، زندگی، فکر کردن، کتاب خواندن، حتی اجرای دستورات مذهبی، لباس شهروندان، بايد زير نظر و کنترل آن شخص واحد باشد.
قانون اساسی نظامی که بايد از منافع و موجوديت کشور در شرايط امروز جهانی دفاع نمايد الگوی اصول و قوانينی هستند که تکميل کننده نظرات علامه های عصرصفويه و در دوران قاجاريه (شيخ جعفرکاشف الغطاء، شيخ احمد نراقی، ميرزای قمی) ميباشند که بازده  آن ها سلطه افاعنه بر ايران، جدايی سرزمين های آسيای مرکزی، واگذاری بخشی بلوچستان به هندوستان و قسمت هايی از شرق ايران به افعان ها که پيآمد فتوای جهاد اين روحانيون مجری سياست بريتانيا برای هرچه ضعيف ترکردن ايران بود. ضمن اينکه افرادی چون شيخ فضل الله نوری و امام جمعه ها در انقلاب مشروطيت وروحانيون ديگری که در صد ساله گذشته خودرا مروجين اسلام سياسی و اجرای احکام دينی ميدانستند در راستای منافع انگلستان تلاش ميکردند. با اين تفاوت که اکنون گروه روحانيون برتخت نشسته خودرا مدعی همه جهان اسلام نيزميدانند،
ويرانی و کشتار های ناشی از جنگ با عراق، کشتار های وحشيانه و بدون دليل دهه شصت، ناشی از خودکامگی و خود خواهی های خمينی بودکه جانشين او نيزهمان راهی را ميرود که خمينی پيموده بود. با اين تفاوت که در زمان خمينی غارت منابع ملی مردم ايران رايج نبود، نه خوداموال متعلق به مردم را مال خودميدانست ونه اطرافيان جرأت چپاول منابع  مردم را داشتند. اما اکنون پاداش محافظين ومجريان فرامين ولی امر مسلمين آزادی کشتار وچپاول منابع ملی مردم ايران، تاجايی که فروش خاک های کانی ايران به ديگران و بذل وبخشش های جهانی برای اعضای حلقه اطراف ولايت آزاد و بدون مانع ميباشد و پاسحگوی کسی نيز نيستند. اگرکسی، حتی اگر يکی از وابستگان به نظام اعتراض نمايد، رهبردستورخاموش شدن ميدهد.
اين منش وروش نميتواند جاودانه باشد. تاريخ نشان ميدهد که کشتار وغارت وقتی از حد بگذرد ناچار ملت ها تحمل خود را از دست ميدهند، حتی ملت ايران که از توحش و کشتار بری است و بردباری و گذشت از صفات ذاتی آنها دردرازای تاريخ بوده است، روزی ناچاردربرابر ظلم خواهند ايستاد. اين سرشت تاريخ است دوام نظامهای خودکامه و خونريز ابدی نخواهند بود. حتی نظام هايی چون استالينيم، خودکامگی و  جنگ طلبی و کشتارهای هيتلر و موسولينی و نظامهايی که درصد ساله اخير چنين می پنداشتند که هميشه پايدار خواهند ماند. اما زمان بر وفق مراد آنها نخواهد بود. 
 بيست هفتم بهمن، هزار سيصد نود دو



دادگاه نورنبرگ، محاکمه جنايتکاران جنگ  پايان ستمکاران، آدم کش و جباران اين است که می بينيم