جهان پهلوان تختی

متن کامل اعلاميه جهانی حقوق بشر

Text Box: جهان پهلوان تختی قهرمانان ملت ايران غلامرضا تختی در پنجم شهریور ۱۳۰۹ در تهران متولد و در ۱۷ دی ۱۳۴۶ در هتل آتلانتيک تهران به ابديت پيوست. تختی عليرغم مدال های زيادی که در مسابقات کشتی ‌گرفته بود، انسانی متين، فروتن و نوع دوست بود. بدين سبب مورد علاقه اکثر ايرانيان قرار داشت. تختی در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به همراه ‌علی حبیبی نخستین مدال‌ های طلای تاریخ ورزش ایران در بازيهای المپیک را کسب کردند. او با یک مدال طلا و دو مدال نقره المپیک، دو طلا و دو نقره قهرمانی جهان و یک مدال طلای بازی ‌های آسیایی در فهرست برترین ‌های قرن درجایگاه سیزدهم قراردارد. مزارتختی درابن بابویه شهر ری است. براساس نوشته روزنامه‌ های اطلاعات و کیهان در ۱۸ دی ۱۳۴۶غلامرضا تختی به خاطر اختلاف با همسرخود شهلا توکلی مبادرت به خودکشی ميکند. اما کسانی که با او نزديک و در تماس بوده اند مرگ او را مشکوک می‌دانند و معتقد بودند که ساواک او را به علت محبوبیت زیاد و عدم وفاداری به نظام شاهی به قتل رسانیده است. غلامرضا تختی از سال ۱۳۴۲ بارها به ساواک احضارميگردد. در حالی که اطرافیان شاه تلاش های زيادی می نمودند تا او را مجبور به ديدار شاه نمايند، ولی همواره با ناکامی مواجه می شدند. به اين سبب ساواک و نيروهای امنيتی هر روز فشار به او را افزایش ميدادند. تا حدی که از ورود تختی به ورزشگاه ها ممانعت به عمل ميآوردند. شاه و اطرافيان و مأمورين ساواک با اين تصور که چنانچه تختی موفق به کسب مدال در اولمپيک نشود، ازمحبوبيت او کاسته خواهد شد، دوبار از اعزام او برای شرکت در بازیهای اولمپيک خودداری مينمايند، اما پس از دوری دو ساله از رقابت های ورزشی داخلی و مسابقه های آسيايی، برای چهارمین باربه بازیهای المپیک اعزام ميگردد که برای نخستین بار در این بازی ها مدالی کسب نمی نمايد. و برخلاف انتظار دولت و ساواک در بازگشت با استقبال زياد مردم مواجه ميشود. مردم دليل شکست جهان پهلوان را ممانعت ساواک از تمرين و جلوگيری از ورود او به ورزشگاه ها می دانستند فعالیت ‌های سياسی و اجتماعی غلامرضا تختی از سال ۱۳۳۰ وارد فعالیت ‌های سیاسی ميشود. ابتدا در حزب زحمتکشان ملت ایران، و پس از انشعاب ملکی و بقائی به حزب نیروی سوم می پيوندد. در سال 1332 به سبب اختلاف نظری که در مورد نقش آينده شوروی در ايران پس ازمرگ استالين میان دکتر محمد علی خنجی وخلیل ملکی رخ ميدهد، تختی به اتفاق اعضای سازمان ورزشکاران به گروه دکتر خنجی می پیوندد. پس از تأسیس جامعه سوسیالیست نهضت ملی ايران، به عنوان قائم مقام دبیر کل این جامعه انتخاب ميشود. غلامرضا تختی پس از کودتای ۲۸ مرداد در کمیته ورزشکاران نهضت مقاومت ملی علاوه بر جامعه سوسیالیست فعالیت هايی را به عهده ميگيرد و پس از تشکیل جبهه ملی دوم در سال ۱۳۳۹ به این سازمان ملحق ميشود و از سوی کمیته ورزشکاران به کنگره و از سوی منتخبین کنگره به شورای مرکزی جبهه ملی ایران راه می یابد. با پايان يافتن فعاليت جبهه ملی دوم، غلامرضا تختی از فعاليت مستقيم با جبهه ملی سوم و گروه سوسياليست های نهضت ملی ايران کناره گيری مينمايد و همه هم و وقت خود را صرف ياری رسانی به آسيب ديدگان اجتماعی، همچون آسيب ديدگان زلزله و سيل زدگان میکند. پس از درگذشت دکتر محمد مصدق در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۴۵، غلامرضا تختی به تهدید مأموران نظامی و امنیتی مبنی بر خودداری از سفر به احمدآباد توجه نميکند و به افسرانی که مأمور جلوگيری از رفتن افراد به احمد آباد بودند میگويد:» ميتوانيد دستگيرم کنيد، اما نمی توانيد مانع رفتن من به آرامگاه پيشوای من و ملت ايران شويد.«