Text Box:  نتانياهو و ياران ايرانی او

درروزچهاردهم مهر روزنامه شرق خبری منتشر کرده است که "اخيرا رئيس جمهوربه دو مؤسسه نظرسنجی دستورداده تا درباره رابطه ايران و امريکا ازمردم ايران نظرسنجی کنند".
اين گزارش برای من کمی تعجب آوربود! خاطره 34 سال پيش سريعا در ضمير ناخواسته ام شکل ميگيرد. تهمت جاسوسی به مهندس امير انتظام سخنگوی دولت انقلاب و نخستين سفير انقلاب درسوئد، به جرم گفتگو با سفير امريکا در ميهمانی وزارت امور خارجه سوئد ، با شناختی که من از دوران دانشکده ازاو دارم او يکی از صادق ترين پشتيبانان نهضت اسلامی در زمان شاه بود، که گاه گاهی نيز به علت عملکرد روحانيون در دوران نهضت ملی، ملی گرايان با او بحث و منازعه داشتند. در تمام مباحثات مهندس انتظام با لبخندی بر لب همچنان از نهضت اسلامی و آيت الله خمينی دفاع ميکرد.
مهندس امير انتظام با تفکر مذهبی و ميهن دوستی در جنجال و کشمکش های مذهبیون ملی گرا وفرصت طلبانی که با پيروزی انقلاب، بدون داشتن صلاحيت خود را وارثين انقلاب ميدانستندو مخالف ملی گرايی بودند اميرانتظام رادردادگاهی بسته بدون وکيل مدافع محکوم بمرگ مينمايند که با تلاش مهندس بازرگان تبديل به حبس ابد ميگردد. 
28 سال زندان، و مشاهده فروپاشی تدريجی نظامی که او ازدوره دبيرستان برای شکل گيری آن تلاش و مبارزه ميکرد جسم و روان او را آزار ميدهد.گناه او چه بود که بدون ارتکاب هيچ گناهی پر بار ترين دوران عمر خود را که میتوانست در راه باروری باور های دينی و مذهبی خود  بکار گيرد، در زندان سپری نمايد؟ و اکنون اجبار داردتا آخرين روز زندگی همچون رهبر ملی گرای خود درخانه خويش زندانی و زير فشار باشد؟ 
بعد ارگذشت 34 سال که با بکار گيری سياست های ناسنجيده ودشمن تراشی های بدون دليل با جهان آقای روحانی با اعلام برنامه رفع نابسامانی ها و تنش های ويران ساز کشور در مناظره های تلويزيونی وبا وعده کاستن تحريم ها و همکاری با قدرت های اثر گذار جهان مردم ايران راکه اساس و تمام زير بناهای ملی خود را متزلزل می بينند در راستای همکاری و اجرای برنامه هايی که آقای روحانی ارايه کرد به او رأی ميدهند. اين آراء نه به خاطر درخواست آقای خامنه ای برای خلق"حماسه ملی" و نه به خاطر روحانيت وسيمای منطقی و آرام روحانی در برابر ساير کانديدا های رهبر بود، بلکه آرايی که به نام او درصندوق های رأی حتی در استان های سنی مذهب که در درازای نظام ولايی همواره زير فشار مأمورين امنيتی و اطلاعاتی بودند چرا باو داده شذ، بدليل کاستن تنشها، اعتدال با دولت ها، حل مسأله اتمی ايران، رفع تحريم ها و ايجاد توازن در کشور بود. آيا آقای روحانی با فکر نظر سنجی مجدد، با توجه به تلاش دين فروشان زاهد نما که اين روز ها به دنبال شعار های نخ نما شده سی چهار سال پيش هستند، آيا میخواهد تراژدی انتخابات سال 88 دوباره تکرارشود؟ يا آقای روحانی در جنجالی که ولايتمداران درمورد مکالمه تلفنی آقای روحانی با باراک اوباما به وجود آورده اند نگران سرنوشتی مشابه اميرانتظام ميباشد؟ و به همين دليل آقای روحانی ميخواهد متوسل به نظر سنجی از مردم شود تا بار گناه جاسوسی امريکا را از کنار نام خود بزدايد؟
آلترناتيو ديگری نيز وجود دارد. بدون ترديد يکی از کسانی که با برنامه ها و نظريات آقای روحانی  مشابه گروه ظاهرا خودسر مهر و کفش پرانان در استقبال از آقای روحانی  و شريعتمداری که فرياد وا وطنای او هر روز درکيهان چشم ها را آزارميدهند، و با سخنان و سياستهای آقای روحانی مخالف است نتانياهو است که همه تلاش خود را بکار میگبرد تا سيمايی را که آقای روحانی در سازمان ملل متحد ومصاحبه های خود با رسانه ها ازخود دراذهان بين المللی ترسيم کرده است در اذهان جهانيان خراب کند وبا سخنان دون کيشوتی خود سيمايی از رئيس جمهورايران بنماياند، شايد بتواند به مسؤلين و جهانيان بقبولاند که روحانی نيز همان احمدی نژاد است که خواستار نابودی اسرائيل  ميباشد، زيرا نظامی که زندان های آن مملو از منتقدين است هيچ گاه نميتواند با جهان مدارا کند و خواهان صلح و آشتی بين المللی باشد.
نتانياهو درآخرين سخنرانی خود درسازمان ملل متحد علاوه بر مخالفت با ملاقات باراک اوباما با روحانی، ادعای آزادسازی مردم ايران را نيز ازسلطه نظام اسلامی ميکند وچنين میگويد که حمله احتمالی اوعليه ايران و تلاش به راضی کردن اوباما به حمله به ايران، جنگی برای رهايی مردم ايران نيز می باشد، يعنی همان طور که در اول سخنرانی خود اعلام داشته کورش درسه هزار سال پيش قوم بنی اسرائيل را ازسلطه بابليان آزاد کرده او نيز وظيفه خود ميداند که به پاداش آزادی قوم يهود مردم ايران را از سلطه نظامی ستمگر رهايی بخشد. و دراين راستا بهر وسيله ممکن تلاش ميکند اين وظيفه را انجام دهد، حالا که بهر دليل روحانی انتخاب ميشود که عنوان اسراييل ستيزی را ازنام ايران بزدايد، به مزدوران داخل ايران چشم دوخته است.
چه دليلی داردکه افرادی چون شريعتمداری، احمد خاتمی و سرداران سپاه با مذاکره تلفنی آقای روحانی با اوباما مخالفت ميکنند، اين مکالمه تلفنی چه لطمه ای متوجه نظام رهبری کرده است در شرايطی که اسرائيل با همه توان خود تلاش دارد با کمک لابی قدرتمند خود در امريکا اوباما را به انواع مختلف بهانه ها زير فشار بگذارد تا حمله به ايران را توجيه کنند، ستون پنچم اسرائيل در ايران با حمله به روحانی و اهدای لقب شيطان بزرگ و کوچک به اوباما به دنبال چه هستند؟
احمد خاتمی، پيشنماز مشهدی که گاه گاهی به عنوان پيشنماز نمازجمعه تهران سخن سرايی ميکند، همان پيشنمازی که درحماسه سانديس خوری  9 دی 88 بعدازکشتارمعترضين به کودتای انتخاباتی سال 88 در ميدان انقلاب آنها را خس و خاشاک ناميد، در راستای خواست نتانياهو" با قطع شعار مرگ بر امريکا چرا مخالفت ميکند؟ و در نمازجمعه روز 19 مهر بارديگر در راستای منافع اسرائيل و نئوکانهای جنگ طلب امريکا و اقنای سرشت جنگ طلبانه نتانياهو پرچم امريکا را آتش ميزنند و شعار مرگ بر امريکا را و مرگ بر اسرائيل را تکرار مينماي؟
چه کسانی از اين شعار ها و سوزانيدن پرچم امريکا بهره می گيرند؟ آيا اين اقدام ميهن ستيزانه و حتی دين ستيزانه در راستای تنش زدايی و منافع ملی ايران ميباشد؟ عمامه به سرهايی که يارای درک مسايل بين المللی ومنافع ملی مردم ايران را ندارند، درحالی که ميهن دوستان و دين مداران واقعی در زندان های رژيم در بند ميباشند، چگونه ميتوانند آزادانه با سخنان نابخردانه خود تيشه به ريشه استنقلال ملی و پايه های مذهب شيعه در راستای منافع اسرائيل و شيعه ستيزان وهابی بزنند؟ تا کی مردم ايران بايد صدای خفاشان بی خردی را که درجهت نابودی ايران  و ملت ايران و نظامی که جيره خوار آن هستند را بشنوند و نتوانند بنام در خطر انداختن امنيت و استقلال وطن آنها را به پای ميز محاکمه بکشانند؟ 
آقای خامنه ای که انتخاب آقای روحانی را "حماسه ملی" مينامد، اگر درگفتار خود صادق ميباشد آيا نبايد ازرئيس جمهور منتخت پشتيبانی کند و به مزدوران خود فرمان ساکت باش بدهد؟ سکوت او را نبايد حمل بر همراه و هم سخن بودن او با ستون پنجم اسرائيل قلمداد کرد؟
پرونده ای که با پشتيبانی از احمدی نزاد و دادن لوحه تقدير به او عليرغم همه نابسامانی ها،  عارت ها، تنش آفرينی های بين المللی، دشمن تراشی ها و ويرانی هايی که در هشت سال حکومت خود به وجود آورده، هنوز در دادگاه ملت ايران گسترده ميباشد،  پشتيبانی ازاقدامات ضد مردمی و ملی او بعد از ساقط شدن اونميتواند بدون حضور در دادگاه ملت ازخاطره ها زدوده گردد. و چنانچه آقای خامنه ای در برابر کارشکنی هايی که مزدوران او به هرعلت و عنوان درراه اقدامات آقای روحانی که در راه تنش زدايی و بازپس گيری حقوق ملت ايران از عوامل احمدی نژاد انجام ميدهد، ممانعت به عمل نياورد، ملت ايران ناچار چنين می پندارند که آقای خامنه ای نيز ممکن است همراه و همساز با احمدی نژاد بوده است.
آينده در اين باره قضاوت خواهد کرد.
بيست يک مهر 1392