کمدی انتخاباتی رهبر  

 

 

 

در فرهنگ عاميانه زبان فارسی گاهی کلمات و لطيفه هايی به کار برده ميشوند که نمايانگر گفتار يا عمل کرد غير عادی و تمسخر آميزی هستند «قربان برم خدا را.... يک بام و دو هوا را»

وقتی به گغتار و کردار جماعت آخوند، به استثنای شمار معدودی از آنها توجه ميکنيم به راحتی ميتوانيم مفهوم گفته بالا را درک نماييم.

در روز سه شنبه چهارم خرداد 1395 پنجمين دوره مجلس خبرگان با پيام علی خامنه ای توسط محمدی گلپايگانی رئيس  دفتر بيت او گشايش می يابد. خامنه ای ضمن تبريک به منتخبين اعلام ميدارد: «مسئولیت این مجلس حراست دقیق و همه ‌جانبه از هویت اسلامی و انقلابی نظام حاکم بر کشور و هدایت دستگاه‌ های درهم‌ تنیده‌ این نظام به سمت هدفهای  والا و عالیقدر آن است! ادای این مسئولیت سنگین نیازمند صلاحیت ‌هایی است که در قانون اساسی به آن اشاره شده است».

خامنه ای وقتی از دستگاه های درهم شده اين نظام سخن ميگويد، باين مسأله توجه ندارد که آنچه او به نام دستگاههای درهم تنيده نظام ميگويد بخشی از ارثيه عملکرد دولت کودتايی فاسد و غارتگر منتخب خود او احمدی نژاد است که بگفته رهفر معظم! پاکترين و صالح ترين رئيس جمهور همه تاريخ ايران ميباشد که بعد از پرده برداری از عارت ها و ويرانی هايی که بازده شاهکار های  او ميباشد، هنوز زير چتر خود قرار داده و اجازه بررسی غارتگری های او را نميدهد.

ولی معظم به نظر خود برای فريب ملت ايران انتظار دارد مجلسی که اکثريت آنها فارع التحصيلان حوزه های علميه ميباشند ميتوانند مشکلاتی را که طی 37 سال گذشته مسؤلين سپاه و وابستگان زير فرمان و جيره خواران غارت ملت ايران که شايد آنها نيز ملقب به ورزيده ترين و کارآمدترين و صالح ترين سرداران همه تاريخ ايران ميباشند توسط مجلس (خبرگان) اصلاح گردند.

خامنه ای همچنين اعلام ميدارد: «توجه به نقش بی ‌مانند ایمان و باورهای برآمده از معارف اسلامی در نوع گزینش ‌های مردمی، توجه به تأثیر تقوای فردی و سیاسی «شخص رهبر» در حفظ اعتماد مردم و سلامت و صلابت و استواری نظام بخشی از مسئولیت‌ های این مجلس معظم است.»

به اعتقاد آقای خامنه ای برای اينکه دستگاه های درهم تنيده کشور با راهنمايی های مجلس آينده ترميم گردد انتظار دارد که مجلس خبرگان بايد برای رسيدن به اهداف مزبور صلاحيت افرادی را تصويب کند که به اعتقاد آنها شايستگی داشته باشند، و چون خانم مينو خالقی نماينده سوم اصفهان که با آرای قابل ملاحظه مردم اصفهان انتخاب شده است به گناه دست دادن با مردی غريبه شايسته نمايندگی مجلس را نداشته و اعتبارنامه او برخلاف قانون اساسی رد ميشود. و نماينده بعد از او را که جيره خوار  و اچاپلوس نظام ميباشد جايگزين او مينگردد.

به گفته خامنه ای مجلس خبرگان بايد «حافظ  سلامت و صلابت و استواری نظام باشد»  شخصی بايد به عنوان رئيس آن انتخاب گرددکه برخلاف آنچه که وسيله رد صلاحيت خانم مينو خالقی شد بر اساس معيارهای نظام خامنه ای سابقه ای سالم، بدون ذره ای خدشه و نارسايی باشد و پرونده زندگی او ظاهرا چنان باشد که شايستگی آنچه را که رهبر ميخواهد داشته باشد و هيچ نقطه منفی موردنظر آقای خامنه ای نباشد. جنتی نماينده ای را که انتظار نيست درحد مقامی که خامنه ای انتظار دارد باشد اما آقای جنتی فراموش کرده که چگونه و برای چه هدفی با فرح پهلوی  خالصانه دست ميدهد درحالی که برخلاف آنچه که ادعا ميکند در کارنامه زندگی خود او نيز نقطه ای مشابه خانم مينو خالقی دارد.

بطور مسلم مقامی را که آقای جنتی در جامه آيت الهی و رئيس مجلس خبرگان رهبری دارد قابل مقايسه با مقام نمايندگی خانم مينو خالقی نيست، از اينرو سؤال اين است اگر دست دادن با مردی نامحرم جرم است، که شايسته باطل اعلام کردن 250 هزار رآی ميباشد، دست دادن با خانمی نامحرم به علت اينکه خامنه ای ميخواهد جنتی مجری اوامر و فرمايشات او باشد، بدون دارا بودن رای کافی برای نمايندگی جرم محسوب نميشود؟

 

 با نگاهی به دفتر خاطرات و زندگی اين مقام معظم، برگی از گذشته ايشان بآگاهی ملت ايران

 گذارده میشود. هرچند ملت ايران خود ناظران  عملکرد  مقامات نظام ولايی از بهمن سال 1357

 تاکنون  بوده اند اما شايد همه واقعيات تاکنون آشکار نشده باشند.

صحنه ديگری از عملکرد جنتی، در زمان شاه در همسايگی ما خانواده ای بودکه پسر آنها هم کلاسی

 من دردبستان هدايت بازارچه قوام الدوله بود. با هم به مدرسه ميرفتيم و بعداز ظهر ها که دبستان

 تعطيل ميشد، هر روز به خانه ديگری رفته و تکاليف خودمان را انجام ميداديم و اگر

 ميبايست انشايی مينوشتيم به يکديگر کمک ميکرديم. در کوچه با بچه های هم سن خود بازی ميکرديم.

 پدرمن کارمند دحانيات و پدر او سرگرد شهربانی بود. دبيرستان را نيز در دبيرستان حکيم نظامی با هم گذرانيديم.

بعد از گرفتن ديپلم من به دانشگاه رفتم و او با کمک پدر در اداره آگاهی شهربانی استخدام شد.

  دست بوسی فرح پهلوی توسط  حضرت آيت الله جنتی

با توجه به اينکه ما سالها در همسايگی يکديگر زندگی ميکرديم، تکاليف درسی را با هم انجام ميداديم خانواده های ما نسبت به يکديگر  خيلی صميمی بودند. هر دو خانواده اعتقاد کامل به اصول و فروع دين داشتيم، شبهای «قدر» به مسجد مشير الدوله يا قنات آباد ميرفتيم تا دعا های رايج آن شب ها را بخوانيم.

آنروز ها مجاهدين خلق هنوز کاملا زير فرمان ( رجوی ) قرار نگرفته بودند و واقعا به خواسته های خود که اعلام داشته بودند رفاه و آزادی ملت و عدم وابستگی دولت به کشورهای بيگانه اعتقاد داشتند. يکی از روز ها که دوستم را ديدم گفت امروز پدرم صحنه ای را برای ما تعريف کرد که نميتوانم تا آخرين روز عمر آنرا از ذهن خويش خارج سازم. (زمان شاه) معممی که در منبر به دليل اينکه از آيت الله خمينی پشتيبانی کرده بود، چند روز در زندان شهربانی بازداشت و در حبس موقت نگه داشته شده بود تا دولت در مورد اوتصميم بگيرد. روزی او را به دفتر پدر دوستم برای بازجويی آوردند. تلفن اطاق رئيس آگاهی که پدر دوست و همسايه ما بود بصدا درآمد و بعد از چند دقيقه مکالمه به آقای معمم خبر داده ميشود که چند دقيقه پيش پسر او را به جرم اهانت به شاه و خيانت به کشور که در تظاهرات مجاهدين بازداشت شده بود اعدام نمودند.

پدر دوست من اين خبر را با ناراحتی به حجت الاسلام جنتی که بازداشت بود و برای سؤال و جواب به دفتر افسر کشيک که پدر دوستم بود خبر دادند. دوستم ميگغت پدرم ميگويد همه حاضرين که در دفتر بودند انتظار داشتند  وقتی او خبر اعدام و مرگ پسرش را می شنود شروع به گريه و زاری کند، اما حاضرين در اطاق با تعجب مشاهده کردند که او به خاک افتاده و شروع به خواندن نماز شکر ميکند! پدردوستم بلافاصله خبر را به رياست کل شهربانی گزارش ميدهد. بعد از گذشت تقريبا نيم ساعت، دستور آزادی او از طرف مقاماتی (احتمالا دربار) که خبر به آنها گزارش شده بود به شهربانی کل کشور ابلاغ  و دستور آزادی او صادر زاد ميشود.

آيا چنين شخصی که خودخواهی او تا آن درجه ميباشد که حتی اعدام فرزند خويش را به بهای آزادی خود، نماز شکر بجا آورده بود، ميتواند توجهی به زندگی مردم کشوری که او رئيس «خبره گان» آن کشور ميباشد ازحقوق قانونی مردم ايران دفاع کند؟ يا برای رفع فقر و گرسنگی و صد ها نارسايی هايی که بازده عمل کرد آنها است به دنبال راه حلی باشد؟ عضويت و مقام رياست مجلس خبرگان آنها يافتن راهی برای بی تفاوت سازی مردم  از توجه به زندگی فلاکت بار اکثريت و اندوختن ميليونی برای خود آنها ميباشد.

رضا آذرخش