Text Box:  
راه دشواری که روحانی در پيش دارد

چند روز ديگر مراسم تحليف آقای روحانی به عنوان رئيس جمهور انجام ميشود. رئيس جمهوری که کوهی از مشکلات و نارسايی های پنهان و آشکار و شايد نيز غير قابل علاج  را پيش رو دارد که بازمانده از رئيس جمهوری است که برای اولين بار دربين رؤسای جمهور نظام اسلامی موفق به دريافت لوحه تقدير از مقام رهبری شده که با اين پشتوانه بعيد به نظر نميرسد که چند سال ديگر اگراز نظام اسلامی خبری باشد بار ديگر احمدی نژاد افتخار انتصاب مجدد به سمت رياست جمهوری را داشته باشد. چرا؟ واقعيت اين رفتار دوگانه خامنه ای مشخص است، منتهی هنوز وقت  آن فرا نرسيده که همه راز های پنهان آشکار شوند. 
ويرانه ای را که احمدی نژادبا همراهی مقام رهبری برای ايران و ايرانيان بجا گذاشته آنقدر گسترده است که سالها بايد بگذرد تا ويرانی ها آباد گردد، آن هم مشروط به اينکه پروار شدگان خوان غارت فرصت آن را به او بدهند. مشکل آقای روحانی منحصر به ورشکستگی اقتصادی، تنشهای بين المللی، بدهی های دولت به بانکهای داخلی و بين المللی،  تحريم های جهانی بيکاری، تورم، فساد دولتی و اجتماعی، کلان دزدهايی که هنوزدرمقامات تصميم گيری نشسته وزدودن آنهابا شبکه های عنکبوتی مافيايی که ازسپاه تا مجلس، قوه قضائيه، روزی نامه هايی چون کيهان، اجزاء امنيتی تا بيت رهبری که حاضربه چشم پوشی ازخوان غارت منابع ملی نيستند مشکل است. اما مهمترين مشکل خودکامگی و خود بزرگ بينی مقام رهبری ميباشد.
مشکلات آقای روحانی منحصرا نارسايی های برشمرده در بالا نيستند، بازداشت ها و اعدام های بدون دليل بعنوان مفسد فی الارض و مخالف امنيت ملی، زندانيان معترض به کودتای خامنه ای وانواع اتهاماتی که فقط درحوزه تفکرو عنوان سازی قضات دادگاه های نظام ولايی وجود دارند حلقه وار او را سد کرده اند.
بر اساس گزارشهای منتشره وزارت اطلاعات در روز دوم مرداد، عده ای از اعضای نهضت آزادی ايران آقايان هاشم صباغيان، فخرالدين حکيمی، امير حسين کاظمی و مجتبی خندان را به وزارت اطلاعات احضار و به عنوان اينکه فعاليت های نهضت آزادی غير قانونی ميباشند آنها را تهديد به بازداشت مينمايند. علاوه بر آن از مراسم افظاری که هر ساله در منزل يکی از اعضای نهضت آزادی تشکيل می شد جلوگيری به عمل آورده اند. 
بعد از کودتای سال 88 آقای دکتر ابراهيم يزدی دبير سازمان نهضت آزادی که يکی از افراد موثر انتقال آيت الله خمينی  به قدرت بود. و او بود که تسهيلات انتقال خمينی از فرودگاه کويت به نوفل لوشاتو را فراهم ساخت که نخستين گام به قدرت رسيدن آخوند ها و انحراف انقلاب مردمی فراهم آمد. 
مهدی کروبی رئيس بنياد شهيد در زمان خمينی، و دو دوره رئيس مجلس شورای اسلامی که بر اساس نامه صادق محصولی به آقای خامنه ای درانتخابات سال 88 با 13387104 رأی نفر دوم بعد از آقای حسين موسوی بود، به فرمان آقای خامنه ای محکوم به حبس خانگی گرديده که پس از مدت کوتاهی به يکی از ساختمان های امن اطلاعات منتقل ميشود او اکنون ازتنفس در هوای آزاد ونورخورشيد محروم است، که پيامد آن ناراحتی های ريوی و گوارشی است. عليرغم دستور پرشکان وازت اطلاعات که کرارا درخواست تغيير شرايط او را کرده اند، مقامات امنيتی توجهی به آن نمی نمايند.
جوانی، يکی ازرؤسای پيشين اداره سياسی سپاه برای اينکه بارديگر به افتخار خدمت گذاری نظام نايل گردد در روزنامه جوان، امريه صادر ميکند که روحانی بايد ضمن رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی، درتلاش ميباشد که برای رفع حصرسران فتنه، ازچهره های سياسی مؤثردرفتنه  که با برخورداری از رأفت جمهوری اسلامی هنوز آزاد هستند، زمينه سازی ميکند. شريعتمداری سر بازجوی  زندان اوين نيز که در روزنامه کيهان ارگان خامنه ای دايه عزيز ترازمادر شده، زير عنوان پروژه ناشيانه حاميان  فتنه اظهار عقيده ميکند: "سران فتنه ای که مجرمانه دست به اردوکشی خيابانی زدند، حق ندارند به مراکز مديريتی و صحنه سياسی کشور باز گردند."

زمانی که جيره خواران رهبر چنين بی پروا دربرابر "رئيس جمهورمنتخب ملت" شاهانه دستور صادر ميکنند وبرای خنثی کردن برنامه های رئيس جمهورخط ونشان می کشند، خودرهبرچگونه رفتاری خواهد داشت؟ آيا  ملت ايران قبول ميکند که اين طوطيان سخنگو، خودشهامت، جرئت و اجازه آنرا دارند بدون دستور ارباب و فرمانروای خود چنين ابراز وجود کنند؟ از اينرو آقای روحانی بايد آماده باشد که در برابر چالش هايی که خامنه ای برای او ايجادخواهد کرد، با اتکاء به پشتيبانی مردم ايران اهدافی را که درمناظره های تلويزيونی وعده آنرا داده بود جامع عمل بپوشاند، هرچند مشکل و طاقت فرسا خواهد بود.

خامنه ای، چه در زمانی که رئيس جمهور بود، وچه از روزی که با توطئه  يار ديرين خود رفسنجانی برجايی نشست که نه مشروعيت و نه صلاحيت مقامی را که بر آن تکيه زده است دارا نميباشد. (و پاداشی که از او دريافت کرده زندانی کردن فرزندان، توهين وقيحانه به دختر و اعلام عدم صلاحيت او برای شرکت در انتخابات بوده است).
خامنه ای خود را ديکتاتوری نشان ميدهد که به قدرت قانونی خود اکتفا نميکند، و ميخواهد بدون پشتوانه عقلی وسياسی، برتر و بالاتر ازهمه به حساب آيد. غافل ازاينکه با سخنانی که درجمع ميگويد نه نشانی از پختگی و سياستمداری دارد و نه حتی ميتواند به درستی به فارسی سخن گويد. او ميخواهد وزرا را خود انتخاب کند، تا از او دستور بگيرند، نه از رئيس قوه مجريه.  روحانی بايد همان باشد که محمدخاتمی بعد ازهشت سال رياست در لفافه ميگويد: "او تدارکاتچی و امر بر" ميخواهد زيرا نه علاقه به کشوری که درآن به دنيا آمده دارد نه درفکر گذاردن نام نيکی از خود است. آنچه برای او مهم است فرمانروايی مطلق، خود بزرگ نمايی و مال اندوری است. 
اهداف بزرگ او بنيان حلقه ای ازمذاهب تشيع ميباشد که خود دررأس آن قرار داشته باشد. شاه اسمعيل باشد بدون داشتن شهامت و دور انديشی او. دراين راستا است که به جای اينکه درانديشه رفع نارسايی های مردمی باشد که به ظاهر هم ميهن او هستند. بی دريغ به عراق، لبنان، سوريه کمک ميکند. برای حفظ اسد که به سبب کشتار هم ميهنان خود يکی از منفور ترين سران جهان است، حاضر است همچون جنگی که رهبر کبير او برای برگذاری نماز در کربلا صد ها هزار نفر از فرزندان اين خاک بلا کشيده را قربانی کرد، برای حفظ اسد قربانی کند. و برای فاميل و اطرافيان خود ثروت های ميلياردی فراهم آورد.
از بيت محصور و مرموز خود نه فقط امور کشور را در اختيار می گيرد، بلکه سايه وار در مذاکرات هسته ای شرکت ميکند، بدون در نظر گرفتن منافع مردم ايران قيم وار بدانچه ميانديشد تصميم ميگيرد. از تحريمهای ويران کننده باکی ندارد، زيرا لطمه و ناراحتی ای برای خود او و اطرافيان به وجود نميآيد. مردم چه اهميتی برای او ميتوانند داشته باشند؟
همه ارگان های نظام را در اختيارمی گيرد. کوچک ترين و منطقی ترين انتفاد را تحمل نميکند. مطبوعات و رسانه ها همه بايد ثنا گوی و فرمانبردار او باشند. حتی بازداشت و اعدام بی گناهان دراختيار او ميباشند، خودکامگانی چنين نه در فکر آينده خود هستند و نه به توده هايی که در اثر ندانم کاريهای آنها زير شديد ترين و آزار دهنده ترين شرايط زندگی می کنند توجهی ندارند، زيرا او نيز بينش و بصيرت درک مشکلات مردم را ندارد و روز هايی را که در تبعيد و يا بازداشت ساواک بوده است همه را فراموش کرده است، و شايد دراين انديشه است که مردم بايد کفاره آن روزها را به او و فاميل او بپردازند و برای رسيدن به اين هدف چه مانعی دارد که کشور  و مردم به ژرفنای فلاکت و ويرانی کشانيده شوند.
ششم مرداد 1392