Text Box:  نعل وارونه 

بامداد فردا نمايش انتخاباتی خامنه ای زير نظر فرماندهان سپاه و نيروهای امنيتی که ميلياردرهای نظام مقدس اسلامی ميباشند، و ازهفته ها پيش از روز رأی گيری فرمان " ببنديد چشمها، گوش ها و دهان ها را صادر کرده اند، همراه با بازداشت و زندانی کردن روزنامه نگاران، محدود کردن خبرنگاران خارجی به مصاحبه با مردم در حضور مأموران امنيتی، برقراری حکومت نظامی در کلان شهر ها بدون صدور فرمان، کاهش سرعت و محدود کردن سيستم اينترنتی، فرستادن طلاب به روستا ها برای روضه خوانی و تشويق مردم به رأی دادن، حتی ورقه سفيد، همزمان صدور حکم حکومتی رهبر، که مردم عزيز بايد حماسه بيافرينند.
خامنه ای نيز دو روز به نمايش انتخاباتی در سخنرانی مدبرانه خود برای نخستين بار دستور ميدهد: ممکن است کسی به دليلی از نظام اسلامی حمايت نکند! اما از کشورش که میخواهد حمايت کند همه "بايد " بيايند. حضور قدرتمندانه ملت ايران باعث ميشوذ که دشمن مأيوس شود و فشار را کم کند و راه ديگری را دنبال کند.
اين نخستين باری است که اوازملت ايران وفشار دشمن سخن ميگويد، اما نميگويد اين فشار بردوش چه کسانی ميباشد. زيرا اسير حلقه مافيايی است که  نه خود او  ونه مردم ايران ميدانند اين گروه چه مأموريتی دارند و آمرآنها چه کسانی ميباشند؟ اما چون ولی امرميباشد و قانون اساسی نظام اسلامی را که خود آنرا تصويب کرده است همه احتيارات ظاهرادردست توانای اوقراردارد،بدينجهت مسؤل همه نارسايی های کشور خود او است، و خود او بايد پاسخگوی خراب کاری ها و نارسايی های سی ساله گذشته خود باشد.
به اين مسأله توجه کنيم. بر اساس گزارش رئيس بانک مرکزی ايران در 14 فروردين 92 به دفتر رهبری (نه رئيس جمهور) سيستم بانکی ايران درحال ورشکستگی می باشد و چنانچه حداقل 40 ميليارد دلار پشتوانه ارزی به خزانه تزريق نشود، چاره ای جزبستن بانک ها نميباشد. زيرا در آخرين تحريم که برداشت پشتوانه از بانک هايی که دولت جمهوری اسلامی معادل 100 ميليارد دلار در جساب داشت، غير ممکن شده است.
چاره ای که با امضای علی محمدی رئيس گروه اقتصاد دفتر خامنه ای به رئيس بانک مرکزی داده شده عبارت هستند از: 
برداشت 20% از سپرده های همه مشتريان به عنوان ماليات، 
محدود کردن برداشت از حساب ها.
جلوگيری از هجوم مشتريان از حساب های خود، با همکاری نيروهای امنيتی و انتظامی، و مهمترين فرمان: "همکاری بانک مرکزی با سپاه برای انتقال سيستم بانکی کشور به سپاه "
خامنه ای نياز به حماسه انتخاباتی دارد تا به فرمانفرمايی نامشروع خود در انظار جهانيان مشروعيت بخشد. با اين فکر در جمع کانديداهای دستچين شده خوداو يا مافيای بيت او، برای اينکه به رأی دهندگان احتمالی وانمود کنندکه آنها کانديداهای رهبرنيستند، درمناظره های تلويزيونی انتقاداتی ازسيستم حکومتی و نارسايی اجتماعی کردند تا شايد توجه مردم راجلب کنند که ميتوانند کاری برای رفع نابسامانی ها بنمايند. خامنه ای نيزبا سخنرانی حماسه سازی خود برای منحرف ساختن مردم  و اينکه نشان دهد به جزئيات توجه دارد ميگويد: " صحبت هايی شده که بعد از انتخابات درمورد آنها صحبت خواهد کرد."
فرض اين باشد که يک يا چند نفر از کانديداها در آنچه ميگويند و در سخنرانی های انتخاباتی خود تکرار ميکنند، برخلاف اکثر روحانيون وابسته به نظام  در گفتار خود صادق هستند و همچون آيت الله خمينی که در برابر سؤال اينکه آنچه امروز ميکنيد  با آنچه در نوفل لوشاتو ميگفتيد مغاير است . ميگويد "خدعه کرده بودم" نباشند و واقعا ميخواهند کشوررا ازمسيری که درحال حاضر ميرود درراستای منافع ملت ايران هدايت نمايند.
اما در دودوره چهارساله محمد خاتمی که با آرای بيست ميليونی انتخاب شد، رخداد های آن هشت سال هنوز از خاطره مردم ايران بيرون نشده است. دردوران هشت ساله زمامداری خاتمی عليرغم کارشکنی های بيت رهبری روابط ايران با کشور های مختلف جهان بهبودی يافت. ديدگاه ملتهای جهان نسبت به مردم ايران چنان شد که شايسته آن بودند. از رئيس جمهور ايران در سازمان ملل متحد به خوبی و در شأن يک کشور متمدن استقبال گرديد، رئيس جمهور کلينتون هنگام سخنرانی خاتمی در تالار اجتماعات سازمان ملل متحد حضور يافت و مادلين اولبرايت وزير امور خارجه بيل کلينتون، از ملت ايران درمورد کودتای 28 مرداد 1332 عليه نهضت ملی ايران و دکتر محمد مصدق نخست وزير ميهن دوست ايران پوزش طلبيد.
در داخل کشور چه اتفاقاتی رخ داد؟ قتلهای زنجيره ای. بازداشت، کشتار و مضروب کردن دانشجويان  که قاليباف يکی از صلاحيت داران شورای نگهبان برای رياست جمهوری، در سخنان خود به آن افتخار کرده است.
چرا؟ چون در هر دو دوره مقام معظم رهبری کانديداهای ديگری را معرفی کرده بود که مردم ايران با بيست ميليون رأی پاسخ منفی وغير مشروع بودن خود او را اعلام کردند. درنهايت محمد خاتمی، دربرابر چگونه خود را به مردمی که با بيست ميليون رأی يعنی بزرگترين آرای تمام تاريخ ايران به او داده بودند، اعلام داشت که من فقط يک "تدارک چی" بودم.
آيا تجربه کودتای خامنه ای در سال هشتاد و هشت و فرمان کشتار معترضينی که مسالمت جويانه فقط سؤال می کردند: " پس رأی من کو؟ " را به اراذل و اوباشان مزدور بسيجی و سپاهی در لباس شخصی که جهانيان در رسانه ها اجتماعی آنها را ديده اند ومنتخبين مردم ايران را همچون جنايتکاران هنوز دربازداشت خانگی  نگه داشته است، برای ما نميتواند الگويی از انتخابات امسال باشد؟
هموطن، تا کی بايد فريب دين فروشانی که برای غارت مردم، ميهن ما را تا آستانه حمله نظامی کشانيده اند. و هم ميهنان ما در فقر و درماندگی عمر ميگذرانند، اما غارت گران وابسته به بيت رهبری ميليارد ها دلار از بيت المال ملت ايران را به تاراج برده در بانک های جهانی به نام های جعلی ذخيره کرده اند.
بيست يک خرداد هزار سيصد نود دو