Text Box: جام زهر ديگری

همه شواهد نشان ميدهد که کشتی ولايت به ژرفنای سقوط نزديک ميشود. ناچار خامنه ای مشابه امام خود بعد ازفاجعه جنگ عراق ناچار به نوشيدن جام زهری ميشود که شايد بتواند کشتی ولايت را ازغرق شدن رهايی بخشد. او چنين  می پنداشت با دست يابی به انرژی هسته ای ميتواند مقام رهبری خود را جاودانه کرده راه را برای وليعهدی مجتبی هموار سازد. اما وقتی با تحريمهای شورای امنيت سازمان ملل و دولتهای غربی مواجه ميگردد، رئيس جمهور خادم او با اين فکر که ميتواند مردم را فريب داده واز واقعيات آنها را منحرف سازد، کرارا اعلام ميداشت "تحريم ها ما را قوی تر و آماده تر ميسازد، بگذار آنقدر تحريم کنند که ....."
اما تحريم ها آنقدر مؤثر بودند که آقای رهبر به وحشت می افتد، ناچار دفتر کانديداهای خودی را می بندد   و مشابه انتخابات نهم و دهم دستور انتصاب رئيس جمهور را نميدهد. و روحانی با شعارهايی که مورد نظر اکثريت مردم بودند انتخاب ميشود، هرچند مردم  انتظار نداشتند و ندارند که آقای روحانی بتواند به همه وعده های خودجامه عمل بپوشاند. زيرا خامنه ای هنوز ا جامه خودکامگی وخود بينی بيرون نيامده است، بدين جهت وظيفه سم پاشی را بعهده مزدوران مجلسی، قضائيه، مأمورين اطلاعاتی که زير نظرخود او هستند و سرداران سپاهی که به گفته خامنه ای مسؤليت پروژه های بزرگ و کارهای بانکی را به عهده دارند.  از اينرو جزدرمسأله انرژی هسته ای که شيشه عمر خودرهبر ميباشد، امکان دخالت درهيچ کاری را نخواهد داشت. بنا براين واقعيات، نبايد انتظار معجزه از رئيس جمهور داشته باشيم. 
چرا و به چه دليل خامنه ای ميخواهد احمدی نژاد را از نارسايی هايی که اوبا سخن سرايی های نادانانه خود شرايطی را برای امريکا وکشورهای غربی فراهم ساخت تا فرودستان جامعه ايران زيرفشارقرار گيرند، تبرئه کند؟ و برای اينکه وانمود نمايد اونيز ميخواست مشکل هسته ای حل شود، اما امريکايی ها هستند که نمی خواهند مسأله حل شود، ازاينرو برای تبرئه کردن رئيس جمهور منصوب و خود درسخنرانی روز 28 بهمن  ميگويد: "بعضی از مسؤلين آن دولت (دولت احمدی نژاد) و اين دولت فکر می کنند اگر در موضوع هسته ای مذاکره کنند، مسأله حل میشود. همانطور که در سخنرانی اول سال هم گفتم! من به مذاکره خوشبين نيستم و به جايی نميرسد، ولی مخالفتی ندارم!". رهبری چنين واقعا نادر است.
خامنه ای ظاهرا مخالفتی با مذاکرات اتمی ندارد؟ خزانه کشور خالی است، مافيای سپاه بايد از نظام او پشتيبانی کند. مگر می شود بدون اجر و مزد آنها پشتيبانی خود را ادامه دهند؟ اگر روحانی  يا هر رئيس جمهور ديگری بخواهد در شرايط زيست اکثريت ملت ايران تغييری بنيادی بوجود آورد  با اسکله های ناپيدا که کالاهای غير استاندارد و آلوده چين از آنراه به بازار ايران راه می يابد  و ظاهرا دولت خبری از آنها ندارد، مگر ممکن است بدون پشتيبانی خامنه ای بکار قاچاق خود ادامه دهند؟ عامل فعال کننده مافيای سپاه بايد ارزهای بلوکه شده، يا فروش نفت باشد که بدون حل مشکل هسته ای امکان پذير نخواهد بود. مردم در اين ميان سهم و حقی ندارند، همانطور که خمينی با حق شرعی خوددولت تشکيل داد، جنگ با عراق را برای نماز خواندن امام درکربلا آغاز کرد، اتلاف ميلياردها دلار برای خريد وساخت سانتريفوژها و توقف آن ها نيز جز با استفاده ازحق شرعی ولی فقيه مطلق، امکان پذير نمی باشد؟ 
در گزارش اخير صندوق بين المللی پول  اقتصاد ايران را فرو رفته در بحرانی اعلام ميدارد که مهمترين عوامل آنرا تحريم های ناشی از فعاليت های هسته ای همراه با  عملکرد دولت و سازمان های داخلی در ايران ميباشد. عدم اعتماد و چگونگی رفتار و سياست های دولت ايران به گونه ای است که هنوز امريکا و کشورهای غربی و شورای امنيت نميتوانند به دولت ايران اعتماد داشته باشند، زيرا در حالی که دولت ايران برای رسيدن به توافقی هرچند مقدماتی در ژنو تلاش ميکنند، در داخل ايران رهبر جمهوری اسلامی و پشتيبانان او در سازمان های امنيتی و قضايی به راه ها و روش های مختلف با دولت مخالفت مينمايند. 
صندوق بين المللی پول اعلام ميدارد رهايی ايران از اين مرحله نياز به چاره انديشی دقيق و  سريع دارد. چون به سبب سياستهای دولت گذشته سازمان های اقتصادی و بانکی کشور به سبب مديريت ناکارآمد و ناآگاهی ازچگونگی سازماندهی کارخانجات، بانک ها و تجارت و کاهش توليدات داخلی، عواملی شدند که اقتصاد ايران به مرحله فاجعه باری رسانيده اند. که جز با مديريت کار آرا و پشتيبانی رهبر از دولت بعد از کاهش تحريم ها امکان پذير نخواهد بود.
برنامه های اقتصادی کلانی که در سالهای گذشته اجرا شده عواملی هستند که در برابر دولت ايران سد هايی به وجود آورده که دولت ناچار است از مقدار يارانه های سوخت، مواد غذايی و امکانان اجتماعی و بهداشتی بکاهد. اين مسأله الزاما امکاناتی در اختيار رهبر و سازمان های وابسته به او ميگذارند که به مردم بقبولانند امريکا و کشورهای غرب هنوز دست از مخالفت خود با دولت و ملت ايران برنداشته اند، وبا اين ترفند خامنه ای تلاش ميکند به توده ناآگاه مردم بقبولاند که امريکا و غرب حاضر به همکاری با دولت ايران نيستند و فعاليت کردن يا نکردن سانتريفوژها بهانه ای بيش نيست.
اما خامنه ای هنوز برطبل مخالفت ميزند. از اين رو در پيامی که به مناسبت سالگرد 22 بهمن  ميدهد بار ديگر با سياست های روحانی برای کاهش تنش ها مخالفت ميکند وتلاش سياسی را بی فايده ميداند. "يک عده سعی نکنند چهره امريکا را بزک کنند . آنرا به عنوان يک دولت علاقمند و انسان دوست معرفی نمايند، اگر هم سعی کنند بی فايده است! " 
با نگاهی به مضمون پيامها و سخنان خامنه ای، اين تصور پيش ميآيد که آيا اين گفتار از دهان کسی بيرون آمده که مدعی رهبری ملتی با هفتاد ميليون شهروند است، يا سخنان باج گيران و زورگويان زير بازارچه زمان ناصرالدين شاه ميباشد. اوکه تدوين کننده سياست های کلی نظام و نظارت پر اجرای آن را به عهده دارد، ايا سخنانی چنين بايد ادا کند؟ آيا نظارت بر اين مسأله که آيا شهروندان از حداقل تسهيلات زيستن برخوردار هستند يا نه، درکجای سياست نطام ولايی قراردارد؟ جزيی از سياست کلی نظام ولايی است يا بی اهميت ترين آنها؟
 واقعا او چه نگرانی نسبت به چگونگی زيست مردم دارد؟ نرخ تورم به 45% رسيده است که هر روز افزايش می يابد. ميزان بيکاری از رقم آمارگيری با دستوارات بالا کنار گذاشته شذه است. تورم به ميزانی است، که مردم برای گرفتن يک سبد غذايی شامل يک روز غذای آنها، ناجار هستند ساعت ها در صف بايستند و گاهی با يکديگر گلاويز شوند. در اين شرايط آخوند ها و سفره نشينان خوان يغمای نظام ولايی، پيش نمازانی که لقب امام را هم يدک می کشند با سهيم بودن از خوان يغمای ولايت، زندگی پر تجملی را برای خود و وابستگان فراهم ساخته اند در اظهار نظر های خردمندانه و نمازهای جمعه هريک به وسعت قدرت خود برای رئيس جمهور خط نشان ميکشند،  احمد خاتمی ادعا ميکند سياستی را که اوباما برای ايران مسلمان تدوين کرده، در اوايل اسلام نيز مستکبرين برای مسلمانان ساخته و پرداخته بودند. اما موفق نشدند، به اين نتيجه ميرسد که توطئه های امروز نيز کارآرايی نخواهند داشت.
همه اين رجز خوانی و آه و ناله ها تلاشی است برای جام زهری که رهبر ناچار به نوشيدن آن شد، همانطور که خمينی نيزبعد از ويرانی ها و صد ها هزارکشته و معلول ناچار جام زهر تسليم را نوشيد، بدون اينکه از عراق متجاوز که بنا بر اعلام سازمان ملل متحد "عراق به عنوان متجاوز" شناخته شد، نه فقط غرامت دريافت نشد، بلکه جانشين او از خوان نعمت مردم ايران ميليارد ها دلار به تازيان کشورهای عربی که همواره دشمنان مردم ايران هستند، اهدا نمود.
اکنون بار ديگر در نظام ولايی فاجعه ای تکرار ميشود که ملت ايران بايد کفاره اشتباهات و خودکامگی های اجزاء زير مجموعه نظامی را بپردازد که در شکل گيری آن هيچ نفشی نداشته است. در اين راستا همه ميهن دوستان ايران بايد اين واقعيت را بپذيرند، تا روزی که مردم ايران با همبستگی همه اقوام و اديان سرزمين ايران از راه انتخاباتی آزاد، قانون اساسی نوينی را که تضمين کننده حق حاکميت ملی و عدالت اجتماعی و آزادی برای همه ملت ايران باشد به تصويب و تأييد ملت ايران نرسد، همواره بايد خود را برای فاجعه ای ديگر آماده سازيم.
بيست دوم اسفند هزار سيصد نود دو