Text Box:  ملت ايران می تواند.....

انتخابات مهندسی شده خردادسال 1392 وپيآمدهای آن و بازنگری کودتای سال 88 ملت ايران بايد به اين واقعيات توجه داشته باشد که در پشت تمام اين رخدادها شخصی قرار داردکه قانون اساسی نظام تحميلی و مهندسی شده ای که توسط تراستهای نفتی به ملت ايران تحميل شده است، به نوشته دکتر ابراهيم يزدی که به گفته خود او يکی از معماران و تئوری پردازان  "انقلاب اسلامی" بوده است، در کتابی که در خارج از کشور به چاپ رسيده چنين مينويسد:
روزی که شاه ایران را ترک کرد، جمع بندی تمام ناظران بین المللی این بود که انقلاب ایران پیروز شده است. اما در آن زمان تحلیل های متعددی پیرامون اوضاع ایران درروزنامه های غربی منتشر ميشده، یکی از اين تحلیلگران که انگلیسی بود و با فرهنگ گذشته ايران آشنايی داشت، در اين مورد مقاله ای مينويسد که جمع بندی او از اين رخداد اين است که "انقلاب ایران پیروزی جهل بر ظلم ميباشد."
وقتی اين تحليل را خواندم بسيار عصبانی شدم که اين چه قضاوتی است که درمورد انقلاب ايران ميکنند. اما پس از پيروزی انقلاب هر روز شاهد رويدادی ميشدم که هرکدام  علت خاص خود را داشت، اما بتدريج يک علت دراين رويداد ها شاخص شد و آن جهل و نادانی بود. (از سايت مليون ايران)
واقعيتی را که دکتر يزدی نقل ميکند امروز با باور اکثريت ملت ايران همآهنگی دارد، اما شور بختانه هنوز کسانی هستندکه معتقد ميباشند نظام قابل تغيير است، اما واقعيت اين است خامنه ای که طبق قانون اساسی، حاکم بر کل سرنوشت مردم ايران و سياست گذاريهای خرد و کلان کشور است، وقتی با عملکرد هشت ساله دولت خدمتگذار موجوديت خود را در خطر می بيند، ناچار دستور طرح "حماسه مردمی را" به اطرافيان وجيره خواران بيت خود ميدهد، تا کسی را انتخاب کنندکه ظاهرا در بازی های نظام کمتر بر سر زبانها بوده باشد. در اجرای اين دستور آقای روحانی در برابر کانديداهایی قرارميگيرد که مردم ايران با عملکرد ويرانگرايانه و افکار ماقبل تاريخ آنها کاملا آشنايی داشته اند. ناچار به کانديدايی روحانی گردن می نهد. شاهد اين ادعا ساز های گوش آزاری است که هر روز گوش های مردم ايران و جهانيان را آزار ميدهند، زيرا خامنه ای نميخواهد اعتراف کند که برنامه های او چه در داخل و چه در سطح جهانی اشتباه و خيانت بزرگی به منافع ملت ايران بوده است.
عقب گردهای دستوری خامنه ای دربرابر دولت هايی که ظاهرا هنوزآنها را استکبار و دشمنان اسلام اعلام ميدارد، توسط ولايتمداران به بهانه عقب نشينی های رئيس جمهور در برابر استکبار سازهايی را به صدا درميآورند که به تعزيه گردان های دوره قاجار شباهت دارند که برای تحميق و سرگرمی مردم اجرا ميشدند!
خامنه ای درسخنانی نمايشی در جمع گروهی به نام بسيجيان برای تبرئه خود از اتلاف بيهوده منابع ملت ايران در پروژه ای نامشخص که با بکار گيری آن هزينه امکان داشت برای ميليون ها نفر جوانان تحصيل کرده توليد کار شود. مانع کاسته شدن ارزش پول ملی، عدم پرداخت حقوق کارگران شاغل، جلوگيری از فقر تا مرحله ای که طلاق، خودکشی و خود فروشی به حدی نرسد که ايران زير درجه بندی کشورهای فقير افريقايی قرار گيرد. 
او شاهد آن بود که رجزخوانی های بدون منطق رئيس جمهور خدمت گذار درمورد هلوکاست چه باز دهی گرانی برای مردم ايران داشته، و چه خسارات و انزوای جهانی را برای ميهن ما به بار آورده است. اما وسيله ای شد تا نخست وزير نژاد پرست اسرائيل با بهره گيری از آن جملات  به راحتی هزاران نفر از کودکان و زنان بدون سلاح فلسطينی ساکن غزه را قتل عام کند، و جهانی را در برابر آن بی طرف نگاه دارد. چرا؟ چون رئيس جمهور ايران بهترين بهانه کشتار را در اختيار نتانياهو قرار داده بود با اين بهانه "دولت ايران است که شهروندان فلسطينی را عليه اسرائيل تحريک ميکند."
خامنه ای نيز برای فريب توده های ناآگاه و در سايه قرار دادن اشتباه بزرگ خود درمورد انرژی هسته ای، درسخنان اخير برای گروههای باصطلاح بسيجی ميگويد: رژيم صهيونستی درواقع يک رژيمی است که پايه های آن بشدت سست است. رژيم صهيونيستی محکوم به زوال است. هيچ پديده ای که با  "زور به دست آمده باشد قابل دوام نيست" واين رژيم هم قابل دوام نيست.
صرفنظر از سخنان تنش آفرين او، که مائده ای برای نتانياهو و شاهين های لابی اسرائيل در کنگره وسنا ميباشند، آخرين جملات او "هيچ رژيمی که با زور بدست آيد قابل دوان نيست" ميخواهد چه گفتار تاريخی را دردفتر زمانه ضبط نمايد؟ چنين به نظرميرسد که رهبر ايران و مستضعفين جهان دچار فراموشی شده است يا خيال ميکند کارنامه کشتار نظام ولايی از بهمن 1357 تا امروز که با خودکامگی و کشتار دهها هزار هم ميهن بی گناه ما به نام محارب يا منافق و مخالف امنيت به فتوای خمينی و خود او با تيرباران، چوبه های دار و شکنجه و آزار به قتل رسيده اند را مردم ايران فراموش کرده اند؟
او از سرنگونی نظام های قلدر و خودکامه در زمانی سخن ميگويد که خود هنوز صد ها و شايد هزاران نفرازمتعرضين کودتای انتخاباتی او که پيآمد آن، نهايتا جام زهری شده که با عقب نشينی قهرمانانه و به گفته فرمانبرداران او "برد – برد" نوشيده است. اما برای پوشانيدن  شکست  خفت بار خود درسخنرانی های فريبکارانه تلاش ميکند صحنه را تغيير دهد. درکنفرانس ژنو 2 که برای تعيين سرنوشت اسد و سوريه تشکيل شده، کشورهايی مثل دوبی، واتيکان، لوکزانبورک شرکت داشته اند، اما کشوری با هفتاد و پنج ميليون شهروند نتوانسته و اجازه نداشته يکی از کرسی های آن کنفرانس را در اختيار گيرد، آيا اين يک شکست يا پيروزی قهرمانانه است؟
معهذا برای سرگرم نگه داشتن توده هايی که ظاهرا هنوز اعتقاد خودرا نسبت به نظام اواز دست نداده اند، مضحک ترين کلمات از زبان سعيدی نماينده ولی فقيه درسپاه پاسداران بيرون ميآيد که " انقلاب اسلامی ايران توانست نظام دو قطبی وقت را برهم بريزد! و مدل جديد و نوينی با تکيه بر جهان بينی توحيدی و ايدئولوژی متکی بر اسلام را فرا روی بشريت قرار دهد. انتخابات و نظام اسلامی بازگشت به مقرراتی است که ذات باری تعالی برای بشر ارايه کرده است و خمينی و رهبر معظم اين راه را در جريان انقلاب در جلوی مردم قرار داده اند."
کشتار بدون دليل ايرانیان، مخصوصا اقليت های قومی که از چندين هزار سال پيش نياکان آنان تا امروز و فردا، آنها و فرزندان آنها در اين کشور زندگی کرده و ميکنند به بهانه های بدون دليل بنام محاربه اعدام ميشوند و حتی جنازه ها و محل خاکسپاری آنها برای بستگان نامعلوم می مانند. سؤال مردم ايران از اين جنايت کاران که زيرنقاب دين پنهان شده و غارت و کشتار جنايتکارانه خود را بپای دين ميگذارند سؤال ميکنندآيا دينی که اينان ازآن صحبت ميکنند، همان است که سعيدی آنرا جهان  بينی توحيدی می نامد؟ 
مردم ايران نبايد فراموش کنند خمينی بعد ازورود به ايران و کشتار افسران واعلام ياسای چنگيزی خود در برابر پرسش "سخنان و وعده هايی که پيش از ورود به ايران و اعلام بی طرفی ارتش، در مورد آزادی های مدنی و برقراری عدالت اجتماعی به مردم ايران داده بود، با کار و گفتار های او مطابقت ندارند، قاطعانه پاسخ ميدهد "خدعه کردم" بود. اين بی عدالتی وکشتارهنوزدرآغاز سی و پنجمين سال حاکميت جابرانه آنها ادامه دارد. معهذا  سعيدی خود فريبانه می گويد " همه دنيا ميداند که صادق ترين ملت، انقلاب و رهبری ايران است".
اين نماينده خامنه ای در سپاه چه حقی دارد که نام ملت ايران را در کنار نام کسانی ميگذارد که کشتار انسان ها را ثواب ميدانند و  پيروان و جانشين های او "غارت منابع ملت ايران را" نيز  مباح می شمارند؟
ملت ايران ميتواند و بايد روزی به اين جنايات خاتمه دهد. مگر نه اين است که خامنه ای ميگويد: " هيچ پديده ای که با زور بدست آمده باشد، قابل دوام نيست" آيا خامنه ای به اراده و خواست مردم عبای خلافت را بر دوش گرفته، يا با توطئه دوست ديرينه ای که اکنون حتی اجازه شرکت در انتخابات را نيز ندارد به ملت ايران تحميل شده است؟
پيش از اينکه مقام معظم قرارداد ترکمانچای ديگری را به ما ايرانی ها تحميل کند، بايد همه اقوام ايرانی در کنار يکديگر، غده ای را که تراست های نفتی در کنفرانس گوآدلوپ درپيکر مردم ايران جا سازی کرده اند، جراحی نمايند.
نهم بهمن هزار سيصد نود دو