Text Box:  اصول گرايان چه اهدافی را دنبال ميکنند؟ 

آقای علی يونسی وزير کشور در نخستين مصاحبه خود در مورد اقليت های قومی و مذهبی  ميگويد: "با اقليت ها بايد همانند ساير هموطنان با ملاک شايسته سالاری رفتار کرد. آنها بايد استاد دانشگاه، مدير، استاندار، فرماندار و وزير... انتخاب شوند. نبايد احساس تبعيض کنند. يعنی هيچ کردی، بلوچی، ترکی، لری، ترکمنی، عربی و يا هيچ زرتشتی، مسيحی و يهودی، دراويش و ..... به دليل قوميت يا دين از حق برابری با ساير هموطنان محروم گردند. مهم ترين هدف آقای روحانی اين است که نبايد اقليت های دينی يا قومی احساس نابرابری و تبعيض نمايند."
اما احمد خاتمی پيش نمار، نماز جمعه مشهد با شهامت و خرسندی اعلام ميدارد: " آقای نخست وزير تاکنون شش استاندار برای خراسان انتخاب کرده اند، که تاکنون هيچيک از آنها نتوانستند از مجلس رأی اعتماذ بگيرند". او آن را  پيروزی بزرگ اصولگرايان ميداند. چرا احمد خاتمی اين چنان از نظام دفاع ميکند؟ هزينه برگزاری هر نماز جمعه برای ملت ايران صرفنظر از هزينه بسيج نمارگزاران، پاداش و يا مزد امامان جمعه برای برگزاری نماز يک ميليون تومان ميباشد. درحالی که ميانگين حقوق بازنشستگی يک کارمنذ بازنشسته دولت (هشتصد هزارتومان درماه است ) که قسمت اعظم آن به عنوان پرداخت کرايه خانه صرف ميشود. در چه نظام حکومتی آقای احمد خاتمی ميتواند برای يک ساعت ترانه سرايی و خرابکاری عليه دولت مورد اعتماد مردم يک ميليون تومان پاداش دريافت دارد؟
ازسوی ديگر اينروز ها که شرايط سياسی ومنطقه ای ايجاب ميکند برای کاستن از تنش های بين المللی و داخلی که بازمانده از دولتی است که يکی از مدافعان سرسخت او خود احمد خاتمی  بوده است بخش ديگری ازاصولگرايان با نصب شعارهای غيراصولی برديوارهای تهران دربرابرتعامل رئيس جمهور مانع تراشی ميکنند. 
در اين شرايط احمدی مقدم فرمانده نيروی انتظامی برای اينکه از ساير اصولگرايان عقب نماند در ضمن به خانم های ايرانی اولتيماتوم داده باشد، درگفتگو با ايسنا مژده تشکيل يگان های اسب سوار و سگ های ضد اغتشاش را نيز ميدهد. "يکی از مشکلاتی که نيرو های انتظامی با آن روبرو ميباشند اجتماعات زنانه است که مأموران مردنميتوانستند وارد شوند، ازاينرو واحدهايی اززنان تشکيل داده ايم که کنترل اجتماعات زنان را به عهده بگيرند."
اين دست های مشکوک از آستين چه کسانی يا چه شخصی بيرون ميآيد که بقای خود را در هرج و مرج و تجاوز بحقوق و مايملک شهروندان ايران، درتنش آفرينی و تجاوز به حقوق اقليت ها ميدانند. اصولگرايانی که سر به زير برف کرده برای تنش آفرينی داخلی فقط اززبان خويش بهره ميگيرند، بدون اينکه از واقعياتی که در اطراف ما شکل گرفته است آگاه باشند، از کدام سرچشمه آب می نوشند؟ 
دشمنان خارجی امروز کشور ما مشخصا دولت اسرائيل و عربستان سعودی نميباشند که صراحتا آن را اعلام داشته اند و منتظر افزايش تنش های داخلی هستند تا مبادرت به اجرای طرح های خود بنمايند. گروهی تروريست به مرز داران سراوان حمله و 16 نفر را که به گفته مقامات، بيشتر آنها سربازان وظيفه بوده اند به قتل ميرسانند، عکس العمل سريع دادستان آن منطقه، اعدام شانزده نفر از هموطنان بلوچ است که اعلام نشده به چه دليل زندانی بوده اند. آيا اين حمله و کشتارعده ای بدون اثبات جرم نميتواند عاملی برای بدبينی و مخالفت با دولت وافزايش تنش درآن منطقه و همياری و تشويق تروريست ها باشد؟ دادستانی که وظيفه او بايد برقراری عدالت باشد آيا کشتار سريع گروهی ميتواند عدالت گستری باشد يا ايجاد و گسرش ناامنی و دشمنی با دولت، و برای استفاده و تجهيز باند های تروريستی توسط اسرائيل و سعودی ها؟
عربستان ازساليان خيلی پيش با توجه به تفکرات وهابیگری، پنهانی دشمن ايران بوده است، اما دشمنی فعلی با ايران علاوه بر منازعات مذهبی با توجه به برخوردار شدن از توانايی های موشک های دور برد، که اخيرا به نمايش گذارده است، گسترده تر شده است. فروش نفت ارزان تر از بهای بازار بين المللی به خريداران سابق نفت ايران، ايجاد رابطه غيرمرعی با دولت اسرائيل درمورد ايران، که حتی اسرائيل بدان اعتراف کرده است. اعلام نارضايتی از دولت امريکا در تمايل آن دولت به گفتگو با دولت ايران با هدف زدودن تنش بين دو دولت، کمک های مالی به گروه های تروريستی و استفاده از ناراضیتی تبعيضات و نابرابری های قومی در ايران، کشتار مرزبانان در سراوان ممکن است نمونه ای از اين اقدامات باشد که با فرمان کشتار کور دسته جمعی  16 نفر از هموطنان بلوچ، آتش تنش ها و احتمالا ترورهای ناحيه ای را افزايش خواهند داد، که در شرايط زمانی فعلی بهای سنگينی برای ملت ايران و دولت روحانی خواهد بود. و تنها کسانی که از آن برخوردار ميگردند، علاوه بر دشمنان خارجی، اصولگرايانی هستند که عملکرد دولت روحانی را مغاير با منافع خود می پندارند.
مخالفت با انتخاب استانداران در پاره ای از استان ها، ندادن رأی اعتماد به بعضی از وزرای آقای روحانی، درحالی که عده زيادی ازخود نمايندگان، کسانی نيستند که با رأی شهروندان آن شهريا روستا انتخاب  شده باشند، نمونه هايی از آتش افروزی هايی است که عليه رئيس جمهور انجام ميشود که کشور را تنش آلود نگه دارند تا روابط بين المللی ايران همچنان ناکارآمد باشد. چه کسانی جز اسرائيل و سعودی ها از اين ناآرامی ها بهره خواهند برد؟
هرچند آقای روحانی، خود نيز يکی از اجزاء زير مجموعه نظام ولايی است، اما ضرورت ايجاب مينمايد که در شرايط بازمانده ازدولت گذشته، آنچه را اوپيش ازانتخاب اعلام داشته واکثريت ملت ايران بدان رأی داده اند مورد پشتيبانی قرار گيرد، تا شايد وضع آشفته و نابسامانی که از دولت نهم و دهم گريبانگير ملت ايران گرديده رفع گردد.
آقای روحانی با آرای اکثريت ملت ايران به رياست جمهوری برگزيده شده است. صرفنظر از اينکه در پشت پرده تأييد صلاحيت او توسط شورای نگهبان چه دليلی بوده است، اکثريت ملت ايران به آن آگاهی کامل دارند، اما نياز ميهن ما امروز يک "وحدت ملی و همآهنگی همه کسانی که به موجوديت و استقلال ميهن و رفع نابسامانی های زندگی روزانه هم ميهنان خود ميباشند" دارد. هم ميهنان ما نياز به انقلابی اقتصادی فرهنگی و اجتماعی دارند. از اينرو همه کسانی که به اين نياز ها اعتقاد دارند در حال حاضر ميبايست از آقای روحانی و برنامه های او پشتيبانی نمايند.
بعد از رد صلاحيت وزير ورزش آقای روحانی اعلام ميدارد "دولت بر مبنای آرای مردم موظف به مسيری است که با آرای خود در 24 مرداد برای دولت مشخص کرده اند که چه ميخواهند. زيرا ما در شرايطی هستيم که نيازبه وحدت ملی داريم". متأسفانه آنها فاقد اين درک ميباشند که اگر دنيا نسبت به آقای روحانی و کسانی که به عنوان نمايندگان ملت ايران برای مذاکره درباره مسائل مورد اختلاف به ديدار نمايندگان کشورهای 1+5 يا امريکا ميروند و با احترام آنها روبرو ميشوند ناشی از آرای مردم ايران است.
هرچند آنهايی که با برنامه های بين المللی وملی رئيس جمهور مخالفت مينمايند، افراد شناحته شده ای هستند،که يا دستور از مقام مشخصی دريافت ميدارند يا پاره ای از گروه های مافيايی هستند که امپراطوری خود را در خطر می بينند. آنان که دستور بی احترامی و آزار به دختران دکتر رهنورد و مهندس موسوی را که به ديدار پدر و مادر خود ميروند ميدهند، هنوز توانايی درک شرايط را ندارند، يا دانسته  و ندانسته در جاده ای گام می گذارند که جاده صاف کن آن اسرائيل و سعودی ها ميباشند. و آنها هستند که با استفاده و منعکس کردن سخنان ناهنجار اصول گرايان اذهان جهانيان را نسبت به دولت ايران بدبين ميسازند. 
آيت الله دستغيب درمورد حصر خانگی خانم رهنورد، موسوی و کروبی که متهم به محاربه و فتنه شده اند سؤال ميکند "آنها در کدام محکمه و نزد کدام قاضی عادل محاکمه شده اند؟" آيت الله ضمن انتقاد ار آيات عظام از آنها سؤال ميکند " چرا سکوت کرده ايد و چيزی نميگوييد؟"
اين کلمات، سخنانی است که ساليان متمادی در سينه های مردم ايران می جوشند، اما به هر دليل نتوانستند آنها را اعلام دارند. رأی گيری برای انتخابات و انتخاب روحانی بعنوان رئيس جمهور فرصتی بود تا ملت ايران بتواند بعد از کودتای سال 88 نظرات خود را به مسؤلين نظام اعلام دارند
همزمان آقای علی مطهری يکی از نماینده معتدل اصولگرای مجلس نیز در مصاحبه‌‌ای با روزنامه قانون ميگويد "اساسا  حصر بدون محاکمه غيرقانونی است. راه حل اين موضوع محاکمه همزمان و علنی آقايان موسوی و کروبی همراه با احمدی نژاد در يک دادگاه علنی ميباشد، تا حقايق برای مردم فاش شوند".
کاش آقای مطهری در زمانی که آيت الله منتظری به دستور رهبر در حصر خانگی بود و حتی پس ازمرگ نيزلباس شخصی های خودسر مانع ازبرگذاری مجالس ترحيم آيت الله شدند، اين شهامت را داشتند که درخواست کنونی خود را بيان ميداشتند.
هفتم آبان هزارسيصد نود دو