Text Box:  تنازع بقای، بدون حاکميت ملی و توجه به حقوق شهروندان
امکان پذير نميباشد 

نارسايی های کشور، ناديده گرفتن حقوق شهروندان و تنش آفرينی های بين المللی که از اولين  روز شکل گيری نظام ولايی آغاز وبا کودتای سال 1388 به مرحله تکامل واوج خودرسيد، عواملی را سبب شدند که رهبربرای تثبيت فرمانروايی خود ناچاربه عقب نشينی وتغيير روش در سياست گذاریهای بين المللی وداخلی گردد، که انتخابات سال 92 وانتخاب آقای روحانی ميتواند نمونه ای از اين عقب نشينی اضطراری باشد.
شخصی که تا چند ماه پيش ميگفت " وقتی من حرفی ميزنم، يعنی آن يک دستور است " ناچار به شکست کانديداهای مورد اعتماد خودگردن می نهد و انتخاب روحانی را حماسه مردمی اعلام ميدارد و او را "منتخب مردم" می نامد. درحالی که چون او خود را ولی مطلق می پندارد، توجهی به حقوق و خواست مردم نميکرد.
بياد داريم که سخنان احمدی نژاد رئيس جمهور منصوب او درسخنرانی خود در سازمان ملل متحد مسأله  هلوکاست را انکار کرد و آن را دروغی بزرگ اعلام داشت و رهبر برای تقدير از او صريحا اعلام نمود "هر وقت رؤسای جمهور بخارج ميرفتند، من نگران بودم، اما با رفتن آقای احمدی نژاد هيچ گونه ناراحتی نداشتم".
اما حالا آقای روحانی در مصاحبه خود با کريستين امانپور در پاسخ درباره هولوکاست  ميگويد من قبلا نيز گفته‌ ام  تاريخ‌ نگار نيستم و زمانی که درباره ابعاد هولوکاست بحث ميشود تاريخ نگار ها هستند که در اين باره بايد نظر دهند. اما در کل می‌توانم به شما بگويم تا جايی که به ما مربوط ميشود هر جنايتی که در تاريخ عليه بشريت رخ داده، شامل جنايات نازی‌ ها عليه يهوديان نيز ميشود، ار اينرو سزاوار سرزنش و محکوم کردن است. "که ناشی ازفرهنگ و اصالت انسان هايی است که نخستين منشور حقوق بشر در سه هزار سال پيش توسط فرزند ايران زمين کورش کبير نوشته شده است. 
باراک اوباما رئيس جمهور ايالات متحده نيزدر سخنرانی خود درمجمع عمومی سازمان ملل متحد ميگويد ما به دنبال تغيير رژيم درايران نيستيم و برای بهبود مناسبات، دولت ايران بايد نشان دهد که به دنبال ساخت سلاح های هسته ای نيست. او مناقشات اسراييل و اعراب و تلاش ايران برای ساخت تسليحات هسته ای را دو مشکل عمده خاور ميانه دانست که در صورت حل شدن ميتوانند مبنای صلحی پايدار درمنطقه باشند. اوباما  ضمن انتقاد ازنقش دولت امريکا در سرنگونی دولت ايران و مداخله در امور داخلی ايران، ازگروگان گيری ديپلمات ها و کشتار سربازان امريکايی و دشمنی دولت ايران با امريکا و تهديد به نابودی اسرائيل، متحد امريکا ياد کرد.
روحانی درسازمان ملل درمورد جهانی سخن ميگويد که در آن کشتار و دشمنی جايی در فرهنگ دولت ها و ملل نداشته باشد. از اعتدال و همکاری سخن ميگويد "بياييد جهانی عاری از سلاح های هسته ای برای نسل های آينده به يادگار بگذاريم. و منابع مالی ساخت سلاح ها را به توسعه و از بين بردن فقر، بی سوادی و بيماریها صرف کنيم. (که بيان کننده تفکر و فرهنگ ايران ميباشد که از زبان رئيس جمهور مردم ايران بيان ميشود.) 
 سخنانی زيبا و دلفريبی هستند، اما بنا برگفته نياکان ما "بين گفتار تا عمل فاصله بسيار است" سخنان آقای روحانی حقيقتی را بيان ميدارد، اما دولتمردان ايران در درازای 34 سال گذشته آيا به اين امر واقف نبوده اند؟ آيا در اين ويرانه سرايی که نظام جمهوری اسلامی فراهم ساخته از فقز، بيماری و گرسنگی  خبری نيست، در حالی که ميليارد ها دلار درآمد ملی ايرانيان به کشور های عربی که دشمنان سوگند خورده ما ايرانيان ميباشند بذل و بخشش ميشود؟ دولت ما کوچکترين آگاهی از چگونه زندگی کردن شهروندان خود ندارد، ولی به دولت های عربی کمک ميکند و از دريافت طلب های مردم از آنها صرفنظر مينمايد.
طبق قطعنامه شورای امنيت دولت عراق درحمله به ايران مقصرشناخته شده است، دولت عراق نه صدام حسين، بايد خسارات جنگ تحميلی به ايران  را بپردازد، همان طور که به کويت پرداخت  ميکند يا پرداخت کرده است. نظام اسلامی ايران با چه مجوزی بيت المال مردم  ايران را به آنها می بخشد؟ فقط به خاطر اينکه "شيعه مذهب" هستند؟ هنوز مجروحين شيميايی ناشی از بمباران شيميايی عراقی ها در زجر، درد و ناراحتی هستند.
آيا رهبر يا اعضای بيت رهبری يا نمايندگان دولت های او هيچگاه به شهرهايی جز قم و مشهد سفر رسمی داشته اند؟ آيا ميدانند در بعضی از روستا های ايران، آبی که شهروندان اين کشور، عليرغم ميليارد ها دلار درآمد نفتی، آب مصرفی آنها ازگودالی تأمين ميشود که ازفاضلاب انباشته شده است که گوسفند و گاو ها نير از آن آب مينوشند و مدفوع و ادرار خود را در آن ميريزند، زنان روستا های نزديک نيز لباسهای خود را در آن ميشويند. در طول 34 سال کدام يک از دولت مردان نظام ولايی بآن مکان ها سفر کرده اند تا شرايط زندگی  هم ميهنان خود را به بينند؟ اما به لبنان، سوريه، فلسطين و حتی عراق کمک ميکنند.
تلاش آقای روحانی برای اينکه شايد بتواند تغييراتی را درجهت تنش زدايی وزدودن نارسايی های بازمانده از دولتی که مورد تقدير رهبر قرار گرفته است بدهد، بر اساس قانون اساسی حاکم او توان هيچ اقدامی را جز با موافقت رهبر نخواهد داشت. در اين راستا هست که اين روز ها درباره سخنان او اظهار نظر هايی ميشود تا به رئيس جمهور منتخب آگاهی دهند که فراموش نکند او رئيس جمهور منتخب رهبر ميباشد، نه ملت! از اينرو بايد مجری دستورات او باشد.
شريعتمداری نماينده رهبر در روزنامه کيهان برای اينکه امر به روحانی مشتبه نشود در سرمقاله روزنامه کيهان با اشاره به احتمال ديدار رؤسای جمهور امريکا و ايران مينويسد " فشردن دست های اوباما توسط روحانی تنها يک امتياز بزرگ و باور نکردنی و بی هنگام برای امريکا ميباشد." يعنی روحانی حتی اين اجازه را ندارد که با رئيس جمهور امريکا دست بدهد! و اين دستور يک فرد ملايتمدار  به رئيس جمهوری است که به گفته رهبر "منتخب مردم ميباشد".
يکی ازاهداف تنش زدایی روحانی، حذف تحريمهايی است که يکی ازعوامل اصلی نارسايی های حاکم بر کشور ميباشند که بازار گسترده ای برای اقشار وابسته به حاکميت نيز هست که سرداران سپاه دررأس آنها قرار دارند. واردات اجناس غير استاندارد و آلوده ای که از کشور های چين، هند و روسيه توسط مافيای تجارت ايران وارد بازار ايران ميشوند که عليرغم بدی کيفيت  و غير استاندارد بودن آنها با قيمت بازارهای بين المللی در داخل کشور عرضه می گردند که يکی از عوامل فقر و تورم ميباشند که شاهد آن هستيم. از اينرو تلاش روحانی برای کاهش يا زدودن کامل تحريم ها نه به صلاح وارد کنندگان و نه در راستای منافع سه کشوری است که از شرايط حاکم در ايران بهره مند ميشوند، ميباشند. اين کشورها نيزممکن است بنحوی برای آقای روحانی  اشکال تراشی نمايند که روند جاری توسط عوامل مافيايی به سبب تحريم ها شکل گرفته اند در داخل ادامه يابد.
علاوه بر اين مشکل، تحريم ها برای کارگاه های صنعتی، شرکت های وابسته به صنايع نفت، گاز وپتروشيمی که درزندگی روزانه فرد، فرد افرادملت ايران اثرگذار ميباشند، نه فقط ميبايد برای ابزار آلات يدکی مورد نيازبها بهای بيشتری بپردازند، بلکه با پخش گازهای سمی  مونو اکسيد کربن و مونو اکسيد ازت ناشی ازبنزين غير استاندارد در فضا شهروندان کلان شهرهای ايران را در معرض بيماری های سرطانی خون و ريه قرار گرفته اند.
با مذاکرات تلفنی آقای روحانی و رئيس جمهور امريکا در روز جمعه فرصتی بدست آمده که هرچه زودتر به مشکلات فی مابين پس از سی چهارسال پايان داده شود. تلفن باراک اوباما نه به خاطر قدرت و توانايی سپاه پاسداران و درشت گويی سرداران ميباشد، بلکه ناشی از پشتيبانی مردم ايران از کسی است که او را برای رفع مشکلات ميهن خود به رياست جمهوری برگزيده اند. اين امر فرصت مناسبی برای ميهن ما پيش آورده که آقای خامنه ای ميبايد با قدرت از رئيس جمهور منتخب مردم ايران در برابر ياوه گويان پشتيبانی کند تا شايد يکی ازهزاران اشتباه کاری های خود را جبران نمايد.